ولادت معجزه آسای حضرت عیسی علیهالسلام
ولادت معجزه آسای حضرت عیسی علیهالسلام
مریم علیهاالسلام مادر عیسی علیهالسلام از بانوان پاک سرشت و برگزیده خدا است (که شرح حال تولد و نذر مادرش در مورد خدمتگذاری او در مسجد بیت المقدس، قبلا در ذکر زندگی حضرت زکریا علیهالسلام خاطر نشان گردید.)
این بانوی با عظمت، از بانوان نمونه تاریخ است که از نظر مقام، بعد از فاطمه زهرا علیهاالسلام و خدیجه کبری علیهاالسلام بی نظیر میباشد و خداوند در قرآن او را به بزرگی و پاکی و فرزانگی ستوده است.(763)
مریم علیها السلام مطابق نذر مادرش، به خدمتگذاری مسجد پرداخت. او تحت پرستاری حضرت زکریا علیهالسلام همچنان در مسجد بیت المقدس خدمت میکرد و به عبادت و نیایش ادامه میداد، تا این که فرشتگان به نزدش آمدند و او را - بی آن که ازدواج کرده باشد - به پسری به نام مسیح، عیسی بن مریم علیهاالسلام بشارت دادند. پسری که دارای شخصیت برجسته در دنیا و آخرت است.
مریم گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی که انسانی با من تماس نگرفته است؟
خداوند فرمود: خدا این گونه هر چه را بخواهد میآفریند، هنگامی که وجود چیزی را بخواهد، فقط به آن میگوید موجود باش، آن نیز بی درنگ موجود میشود.(764)
مریم علیهاالسلام در خلوتگاه عبادت، در گوشهای از مسجد بیت المقدس مشغول راز و نیاز بود، ناگاه خداوند یکی از فرشتگان بزرگ خود (جبرئیل) را به شکل یک جوان زیبا و خوش قیافه و سالم به سوی مریم فرستاد.
پیدا است که مریم علیهاالسلام با دیدن آن جوان بیگانه، چه حالتی پیدا میکند، مریم که همواره پاکدامن میزیسته و از دامان پاکان پرورش یافته و به عفت و پاکدامنی، ضربالمثل شده، هراسان و وحشت زده شد(765) و همان لحظه (با احساسات) فریاد زد:
من از تو به خدای رحمان پناه میبرم، اگر پرهیزکار هستی. مریم علیهاالسلام با نگرانی و دلهره منتظر پاسخ آن مرد جوان بود، که ناگهان شنید او میگوید:
اءنَّما اَنا رسُولُ رَبِّکِ لَاهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیّاً؛
من فرستاده پروردگار توأم (آمدهام) تا پسری پاکیزه به تو ببخشم.
مریم علیهاالسلام از این رو که اطمینان یافت فرستاده خدا به سوی او آمده آرامش یافت، ولی از روی تعجب گفت:
چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نگرفته است، و زن آلودهای هم نیستم؟!
جبرئیل گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما میخواهیم او (عیسی) را نشانهای برای مردم قرار دهیم، و رحمتی از سوی ما برای آنها باشد.(766)
جبرئیل علیهالسلام در گریبان مریم علیها السلام دمید(767) و از آن پس مریم علیهاالسلام احساس کرد که باردار شده است.(768)
مریم علیهاالسلام باردار شد، ولی هر چه به روز وضع حمل نزدیک میشد، نگرانتر میگردید، زیرا با خود میگفت: چه کسی از من میپذیرد که زنی بدون همسر، باردار شود؟! اگر به من نسبت ناروا بدهند، چه کنم؟ دختری که سالها الگوی پاکی و عفت است، چگونه برای او نسبت ناروا و قابل تحمل است؟
از سوی دیگر احساس میکرد که چون فرزندش از رسولان الهی است، خداوند او را در بحرانها حفظ خواهد کرد.
لحظه درد زایمان فرا رسید، طوفانی از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم علیهاالسلام را فرا گرفت، به گونهای که گفت:
یا لَیتَنی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسِیّاً؛
ای کاش پیش از این مرده بودم، و به کلی فراموش میشدم.(769)
مریم علیهاالسلام هنگامی که درد زایمان گرفت، کنار تنه درخت خرمای خشکیدهای رفت، تنها و غمگین بود. ناگهان (از جانب خدا) صدایی به گوشش شنید:
غمگین مباش، خداوند در قسمت پایین پای تو، چشمه آب گوارایی را جاری ساخته است. و نظر به بالای سرت بیفکن، بنگر که چگونه ساقه خشکیده، به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوهها، شاخههایش را زینت بخشیدهاند. درخت را تکانی بده تا رطب تازه برای تو فرو ریزد، و از این غذای لذیذ و نیروبخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش، و چشمت را به این نوزاد روشن بدار و هرگاه کسی از انسانها را دیدی، (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمان روزهای (روزه سکوت) نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم و بدان که این نوزاد خودش از خود دفاع خواهد کرد.(770)
به این ترتیب عیسی علیهالسلام به قدرت الهی از مادری پاک و نمونه چشم به جهان گشود.
مریم علیهاالسلام مادر عیسی علیهالسلام از بانوان پاک سرشت و برگزیده خدا است (که شرح حال تولد و نذر مادرش در مورد خدمتگذاری او در مسجد بیت المقدس، قبلا در ذکر زندگی حضرت زکریا علیهالسلام خاطر نشان گردید.)
این بانوی با عظمت، از بانوان نمونه تاریخ است که از نظر مقام، بعد از فاطمه زهرا علیهاالسلام و خدیجه کبری علیهاالسلام بی نظیر میباشد و خداوند در قرآن او را به بزرگی و پاکی و فرزانگی ستوده است.(763)
مریم علیها السلام مطابق نذر مادرش، به خدمتگذاری مسجد پرداخت. او تحت پرستاری حضرت زکریا علیهالسلام همچنان در مسجد بیت المقدس خدمت میکرد و به عبادت و نیایش ادامه میداد، تا این که فرشتگان به نزدش آمدند و او را - بی آن که ازدواج کرده باشد - به پسری به نام مسیح، عیسی بن مریم علیهاالسلام بشارت دادند. پسری که دارای شخصیت برجسته در دنیا و آخرت است.
مریم گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی که انسانی با من تماس نگرفته است؟
خداوند فرمود: خدا این گونه هر چه را بخواهد میآفریند، هنگامی که وجود چیزی را بخواهد، فقط به آن میگوید موجود باش، آن نیز بی درنگ موجود میشود.(764)
مریم علیهاالسلام در خلوتگاه عبادت، در گوشهای از مسجد بیت المقدس مشغول راز و نیاز بود، ناگاه خداوند یکی از فرشتگان بزرگ خود (جبرئیل) را به شکل یک جوان زیبا و خوش قیافه و سالم به سوی مریم فرستاد.
پیدا است که مریم علیهاالسلام با دیدن آن جوان بیگانه، چه حالتی پیدا میکند، مریم که همواره پاکدامن میزیسته و از دامان پاکان پرورش یافته و به عفت و پاکدامنی، ضربالمثل شده، هراسان و وحشت زده شد(765) و همان لحظه (با احساسات) فریاد زد:
من از تو به خدای رحمان پناه میبرم، اگر پرهیزکار هستی. مریم علیهاالسلام با نگرانی و دلهره منتظر پاسخ آن مرد جوان بود، که ناگهان شنید او میگوید:
اءنَّما اَنا رسُولُ رَبِّکِ لَاهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیّاً؛
من فرستاده پروردگار توأم (آمدهام) تا پسری پاکیزه به تو ببخشم.
مریم علیهاالسلام از این رو که اطمینان یافت فرستاده خدا به سوی او آمده آرامش یافت، ولی از روی تعجب گفت:
چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نگرفته است، و زن آلودهای هم نیستم؟!
جبرئیل گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما میخواهیم او (عیسی) را نشانهای برای مردم قرار دهیم، و رحمتی از سوی ما برای آنها باشد.(766)
جبرئیل علیهالسلام در گریبان مریم علیها السلام دمید(767) و از آن پس مریم علیهاالسلام احساس کرد که باردار شده است.(768)
مریم علیهاالسلام باردار شد، ولی هر چه به روز وضع حمل نزدیک میشد، نگرانتر میگردید، زیرا با خود میگفت: چه کسی از من میپذیرد که زنی بدون همسر، باردار شود؟! اگر به من نسبت ناروا بدهند، چه کنم؟ دختری که سالها الگوی پاکی و عفت است، چگونه برای او نسبت ناروا و قابل تحمل است؟
از سوی دیگر احساس میکرد که چون فرزندش از رسولان الهی است، خداوند او را در بحرانها حفظ خواهد کرد.
لحظه درد زایمان فرا رسید، طوفانی از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم علیهاالسلام را فرا گرفت، به گونهای که گفت:
یا لَیتَنی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسِیّاً؛
ای کاش پیش از این مرده بودم، و به کلی فراموش میشدم.(769)
مریم علیهاالسلام هنگامی که درد زایمان گرفت، کنار تنه درخت خرمای خشکیدهای رفت، تنها و غمگین بود. ناگهان (از جانب خدا) صدایی به گوشش شنید:
غمگین مباش، خداوند در قسمت پایین پای تو، چشمه آب گوارایی را جاری ساخته است. و نظر به بالای سرت بیفکن، بنگر که چگونه ساقه خشکیده، به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوهها، شاخههایش را زینت بخشیدهاند. درخت را تکانی بده تا رطب تازه برای تو فرو ریزد، و از این غذای لذیذ و نیروبخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش، و چشمت را به این نوزاد روشن بدار و هرگاه کسی از انسانها را دیدی، (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمان روزهای (روزه سکوت) نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم و بدان که این نوزاد خودش از خود دفاع خواهد کرد.(770)
به این ترتیب عیسی علیهالسلام به قدرت الهی از مادری پاک و نمونه چشم به جهان گشود.
۲.۱k
۲۴ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.