یه شبهایی انقدر داغونی که نمیدونی کجا بری و خودت رو چجوری
یه شبهایی انقدر داغونی که نمیدونی کجا بری و خودت رو چجوری تخلیه کنی ،میری تو ماشین مقصد نا مشخص یه موزیک لایت یه پاکت سیگار راه میوفتی ، نمیفهمی که چند دقیقست داری داد میزنی و کی صورتت خیس شد ، به همه بد میگی ، وقتی که بد میشکنی وقتی که در حقت بد نامردی میکنن برای کسی که دولا شدی و بند کفشش رو محکم بستی از همون پاها پشت پا میخوری ، زخمی ازش میخوری که برات سنگین تموم میشه ، کسی که همیشه هواش و داشتی سنگش رو به سینه میزدی جوری با همون سنگ میزنتت که تا مدت ها نمیتونی از جات بلند بشی غرق خاطراتتی نگه میداری نمیدونی کجایی نگاه میکنی جلوی خونشونی ..
بعد صدای اهنگ مرد که گریه میکنه ...
بعد صدای اهنگ مرد که گریه میکنه ...
۲.۴k
۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.