فرازهایی از دعای زیبای کمیل
فرازهایی از دعای زیبای کمیل
الا ای سید و مولا مرا تو مالک و آقا
به دست توست تقدیرم به زاریم تویی دانا
به فقر و بینواییم تو آگاهی و دانایی
منم بی چیز و بیچاره توام آقا و مولایی
به یارب یارب ای یارب اجابت کن دعایم را
به حق و قدس و اسمائت خدا بشنوندایم را
به اوصاف عظیمت کن تو اوقاتم شب و روزان
به ذکرخودخدای من همه معمورو آبادان
همه عمرم نمادربندگی و خدمتت مشغول
همه رفتار و کردارم به درگاهت بکن مقبول
چنان کم تا شود گفتار و کردارم همه واحد
دوام حال در خدمت به تو ای ملجا و سید
امورم بر تو بگذارم شکایت سوی تو آرم
به یارب یارب ای یارب گره بگشای از کارم
برای طاعت و خدمت تو اندامم قوی گردان
نشاط و عزم راسخ ده ز غیر خود غنی گردان
به جانم خشیتت انداز و خوف خائفینم ده دوام خدمتت و سبقت ز جمع سابقینم ده
شتابانتر به قرب تو ز خیل بارزین گردم
ز مشتاقان کوی تو شوم مشتاقتر هر دم
به تو نزدیکتریارب زجمع مخلصین باشم
چنان خوف توام دردل که از اهل یقین باشم
جوار نور روی تو ز جمع مؤمنین گردم
غریق رحمت و لطفت به روز واپسین گردم
ز بدخواهی مرا هر کس نشان کرده نشانش کن
هر آن کیدی به من خواهد به کید خود عنانش کن
نصیبم نزد خود بهتر ز بهتر بندگان فرما
به تو هرکس مقربتر مرا برتراز آن فرما
مرا از خاصان درگهت بنما که این ممکن
نگرددجز به فضل تو برای بهترین مومن
به جودت کن سرافرازم مکن مهرت دریغ از من
به رحمت حفظ فرمایم گناهان را بریز از من
زبانم را به ذکر خود همه مشغول و گویا کن
ز حبت پر دلم بنما و سوی خویش پویا کن
به من منت بنه نیکو اجابت کن دعایم را
ز لغزشهای من بگذر بیامرزا خطایم را
عبادت را تو فرمان دادی و گفتی دعا بنما
اجابت را ضمانت کرده ای اکنون ادا فرما
به تو روکرده ودستان به درگاه توآویزم
رسان برآرزو تامستجاب الدعوه برخیزم
امیدم را زفضل خود مبر کارم کفایت کن
به دفع شرجن و انس و شیطانم هدایت کن
تو راضی می شوی از بنده زود ای مهربان مولا
مرا غیر دعا چیزی نباشد در توان مولا
هرآن خواهی تو بتوانی و اسم تو دوای من
سلاحی نیست جز اشکم بود ذکرت شفای من
فرو پاشنده نعمت تو هستی دافع نقمت
تو بر مستوحشان نوری به هر تاریکی و ظلمت
به ما آن کن که خود اهلی تو بی تعلیم دانایی
به حق این دعا خواهم به خادم رحم بنمایی
درودت بر محمد باد و آل طاهرین او
خصوصا مهدی امت امام قائم دلجو
الا ای سید و مولا مرا تو مالک و آقا
به دست توست تقدیرم به زاریم تویی دانا
به فقر و بینواییم تو آگاهی و دانایی
منم بی چیز و بیچاره توام آقا و مولایی
به یارب یارب ای یارب اجابت کن دعایم را
به حق و قدس و اسمائت خدا بشنوندایم را
به اوصاف عظیمت کن تو اوقاتم شب و روزان
به ذکرخودخدای من همه معمورو آبادان
همه عمرم نمادربندگی و خدمتت مشغول
همه رفتار و کردارم به درگاهت بکن مقبول
چنان کم تا شود گفتار و کردارم همه واحد
دوام حال در خدمت به تو ای ملجا و سید
امورم بر تو بگذارم شکایت سوی تو آرم
به یارب یارب ای یارب گره بگشای از کارم
برای طاعت و خدمت تو اندامم قوی گردان
نشاط و عزم راسخ ده ز غیر خود غنی گردان
به جانم خشیتت انداز و خوف خائفینم ده دوام خدمتت و سبقت ز جمع سابقینم ده
شتابانتر به قرب تو ز خیل بارزین گردم
ز مشتاقان کوی تو شوم مشتاقتر هر دم
به تو نزدیکتریارب زجمع مخلصین باشم
چنان خوف توام دردل که از اهل یقین باشم
جوار نور روی تو ز جمع مؤمنین گردم
غریق رحمت و لطفت به روز واپسین گردم
ز بدخواهی مرا هر کس نشان کرده نشانش کن
هر آن کیدی به من خواهد به کید خود عنانش کن
نصیبم نزد خود بهتر ز بهتر بندگان فرما
به تو هرکس مقربتر مرا برتراز آن فرما
مرا از خاصان درگهت بنما که این ممکن
نگرددجز به فضل تو برای بهترین مومن
به جودت کن سرافرازم مکن مهرت دریغ از من
به رحمت حفظ فرمایم گناهان را بریز از من
زبانم را به ذکر خود همه مشغول و گویا کن
ز حبت پر دلم بنما و سوی خویش پویا کن
به من منت بنه نیکو اجابت کن دعایم را
ز لغزشهای من بگذر بیامرزا خطایم را
عبادت را تو فرمان دادی و گفتی دعا بنما
اجابت را ضمانت کرده ای اکنون ادا فرما
به تو روکرده ودستان به درگاه توآویزم
رسان برآرزو تامستجاب الدعوه برخیزم
امیدم را زفضل خود مبر کارم کفایت کن
به دفع شرجن و انس و شیطانم هدایت کن
تو راضی می شوی از بنده زود ای مهربان مولا
مرا غیر دعا چیزی نباشد در توان مولا
هرآن خواهی تو بتوانی و اسم تو دوای من
سلاحی نیست جز اشکم بود ذکرت شفای من
فرو پاشنده نعمت تو هستی دافع نقمت
تو بر مستوحشان نوری به هر تاریکی و ظلمت
به ما آن کن که خود اهلی تو بی تعلیم دانایی
به حق این دعا خواهم به خادم رحم بنمایی
درودت بر محمد باد و آل طاهرین او
خصوصا مهدی امت امام قائم دلجو
۳.۹k
۱۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.