مدح حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام پیوند ثابت
مدح حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام پیوند ثابت
اشعار مدح حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام
دل که راهی خراسان شد هوایی می شود *** زائر جامانده را شور و نوایی می شود
پا که در گِل ماند حج اغنیا هم پیشکش *** غم مخور بر ما فقیران هم عطایی می شود
قبله گاه طوس نزدیک است احرامی ببند *** هر کسی حج رضا گردد خدایی می شود
از همین جا قصد غربت کن به صحن جامعش *** هر که از باب الجواد آید رضایی می شود
حرز بالای حریمش هست ستارالعیوب *** زائرش مدیون آن گنبد طلایی می شود
باده های ناب سقاخانه اش جام طهور *** هر که خاک صحن او شد کیمیایی می شود
پنجره فولاد یعنی بالهای آسمان *** دل که شد بیمار او دارالشفایی می شود
نذر گندم را به صحن کهنه اش هر کس که ریخت *** آب و نان سفره او هل اتایی می شود
آنکه اهل خانه موسی بن جعفر شد یقین *** فاطمه خرسند از این آشنایی می شود
باده وصلش بزن تا هست زهرا میزبان *** هر که شد رزمنده اش روزی فدایی می شود
دشمنش ابتر تر از دیروز مستی می کند *** غافل از آنکه جهان دارد ولایی می شود
هر که بر پای ضریحش زلف می بندد دخیل *** از همان درگاه سلطان کربلایی می شود
روضه رضوان آقایم رضا در کربلاست *** با نگاهی از لبش دل نینوایی می شود
آنکه پلک چشم او از داغ جدّش زخم شد *** روز و شب خود روضه خوان هر بلایی می شود
روضه خواهر برادر پیش او کمتر بخوان *** آخر کار برادرها جدایی می شود
گاه سر بالای نیزه گاه در کنج تنور *** گاه در ویرانه ما روشنایی می شود
بر سر دامان دختر کی سر بابا نهند *** آخر کار یتیم از جان رهایی می شود
با امیر علقمه این ساعت هم دردی است *** انتقام کربلا دستور کار مهدی است
بگو کجا بروم ))
مقیم کوی شمایم بگو کجا بروم
از این حریم مصفا بگو کجا بروم
نفس کشیدن در این حرم تمام خوشی است
خوشم کنا ر شمایم بگو کجا بروم
تویی که شاه جانی منم غلام درت
زهمجواری سلطان بگو کجا بروم
اشعار مدح حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام
دل که راهی خراسان شد هوایی می شود *** زائر جامانده را شور و نوایی می شود
پا که در گِل ماند حج اغنیا هم پیشکش *** غم مخور بر ما فقیران هم عطایی می شود
قبله گاه طوس نزدیک است احرامی ببند *** هر کسی حج رضا گردد خدایی می شود
از همین جا قصد غربت کن به صحن جامعش *** هر که از باب الجواد آید رضایی می شود
حرز بالای حریمش هست ستارالعیوب *** زائرش مدیون آن گنبد طلایی می شود
باده های ناب سقاخانه اش جام طهور *** هر که خاک صحن او شد کیمیایی می شود
پنجره فولاد یعنی بالهای آسمان *** دل که شد بیمار او دارالشفایی می شود
نذر گندم را به صحن کهنه اش هر کس که ریخت *** آب و نان سفره او هل اتایی می شود
آنکه اهل خانه موسی بن جعفر شد یقین *** فاطمه خرسند از این آشنایی می شود
باده وصلش بزن تا هست زهرا میزبان *** هر که شد رزمنده اش روزی فدایی می شود
دشمنش ابتر تر از دیروز مستی می کند *** غافل از آنکه جهان دارد ولایی می شود
هر که بر پای ضریحش زلف می بندد دخیل *** از همان درگاه سلطان کربلایی می شود
روضه رضوان آقایم رضا در کربلاست *** با نگاهی از لبش دل نینوایی می شود
آنکه پلک چشم او از داغ جدّش زخم شد *** روز و شب خود روضه خوان هر بلایی می شود
روضه خواهر برادر پیش او کمتر بخوان *** آخر کار برادرها جدایی می شود
گاه سر بالای نیزه گاه در کنج تنور *** گاه در ویرانه ما روشنایی می شود
بر سر دامان دختر کی سر بابا نهند *** آخر کار یتیم از جان رهایی می شود
با امیر علقمه این ساعت هم دردی است *** انتقام کربلا دستور کار مهدی است
بگو کجا بروم ))
مقیم کوی شمایم بگو کجا بروم
از این حریم مصفا بگو کجا بروم
نفس کشیدن در این حرم تمام خوشی است
خوشم کنا ر شمایم بگو کجا بروم
تویی که شاه جانی منم غلام درت
زهمجواری سلطان بگو کجا بروم
۴.۵k
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.