ای نام تو اِشراقِ دیباچه دیوانها
ای نام تو اِشراقِ دیباچه دیوانها
وی طلعت دلجویت فَیّاض گلستانها
ای قاری سرمست و تَردست سَرِ نیزه
وی هادی عطشان بیداری انسانها
اَذهان همه مفتونت، ادیان همه مَدیونت
دربارگه عشقت، مُوراند سلیمانها
ذکرتومرا طاعت، مهرتومراعزّت
بیزارم ازاین شُهرت، مَهجورم ازعنوانها
بانظم ملال انگیز شهرت طلبی تاکی
درد دل دانایان شد دور ز درمانها
بشکست قداستها، پژمرد درایتها
بی سود وثمرگشته اندرز سخن دانها
لب بسته عجب دارم، پیران فرازاندیش
واعظ شده درمنبر، اطفال دبستانها
من سائل پرشورم، درکوی کفن پوشان
مستی زمن آموزد مجنون بیابانها
آژنگ رُخِ زردم آئینه ای ازعشق است
دیوانگی ام مولا، ثبت است به دیوانها
حاشا که بگیرم من دست ازتو ودامانت
ای نور تَوَلّایت، آرام دل و جانها
سیف الشعراء سیفی اردبیلی
وی طلعت دلجویت فَیّاض گلستانها
ای قاری سرمست و تَردست سَرِ نیزه
وی هادی عطشان بیداری انسانها
اَذهان همه مفتونت، ادیان همه مَدیونت
دربارگه عشقت، مُوراند سلیمانها
ذکرتومرا طاعت، مهرتومراعزّت
بیزارم ازاین شُهرت، مَهجورم ازعنوانها
بانظم ملال انگیز شهرت طلبی تاکی
درد دل دانایان شد دور ز درمانها
بشکست قداستها، پژمرد درایتها
بی سود وثمرگشته اندرز سخن دانها
لب بسته عجب دارم، پیران فرازاندیش
واعظ شده درمنبر، اطفال دبستانها
من سائل پرشورم، درکوی کفن پوشان
مستی زمن آموزد مجنون بیابانها
آژنگ رُخِ زردم آئینه ای ازعشق است
دیوانگی ام مولا، ثبت است به دیوانها
حاشا که بگیرم من دست ازتو ودامانت
ای نور تَوَلّایت، آرام دل و جانها
سیف الشعراء سیفی اردبیلی
۴.۹k
۱۴ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.