یک حیاط بزرگ داشتیم
یک حیاط بزرگ داشتیم
پر از درخت و شمدانی
و یک حوض آبی
و دو تا ماهی قرمز کوچک
خانه ی ما آجری بود
به سبک معماری پهلوی
با پنجره های فراوان کوچک در هر سه نبشش
یک عالمه مرغ و خروس داشتیم
و یک زیر زمینی که تابستانها سرد بود و زمستانها گرم
جایی که قرار بود من از آنجا به دانشگاه برسم
و بوی قرمه سبزی
و آغوش مادر
و بوی مردانه ی دستهای پدرم
و من
که سالهاست
در خاطرات حوض فیروزه ای آن سالها
غرق شده ام❤
پر از درخت و شمدانی
و یک حوض آبی
و دو تا ماهی قرمز کوچک
خانه ی ما آجری بود
به سبک معماری پهلوی
با پنجره های فراوان کوچک در هر سه نبشش
یک عالمه مرغ و خروس داشتیم
و یک زیر زمینی که تابستانها سرد بود و زمستانها گرم
جایی که قرار بود من از آنجا به دانشگاه برسم
و بوی قرمه سبزی
و آغوش مادر
و بوی مردانه ی دستهای پدرم
و من
که سالهاست
در خاطرات حوض فیروزه ای آن سالها
غرق شده ام❤
۱.۸k
۲۳ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.