خلاصه قسمت اول و دوم شفا گرفتن آقای میثم صبوری :
خلاصه قسمت اول و دوم شفا گرفتن آقای میثم صبوری:
*تنهاکاری بودکه میتونستم انجام بدم*
ما یک سال و نیم بود دچار سرطان ریستان گرف بودیم یه غده ی ریستان گرف سمت راست سرم بود چهار تا رگ اصلی بهش وصل بود.
به هیچ عنوان نمیشد عمل کنی.
ما درمانامونو که شروع کردیم شیمی درمانی که انجام دادیم قشنگ نصف سرم موهام ریخته شد.
ما تو بیمارستان بستری بودیم.
که حداقل ده روز مونده بود به پیاده روی اربعین .
ما خیلی آهنگ های شمارو دنبال میکنیم.
من رو تخت بیمارستان بودم.که یکی از آهنگاتون رو برام «حالا فرستاد» درباره اربعین مامیرویم.
من اصلا قصد سفر به کربلا رو نداشتیم یعنی اصلا در توانمون نبود این مسیر رو بخوام پیاده برم یعنی تو اوج بیماری.از موقعی که این آهنگ رو شنیدم.باورتون نمی شه یه حسی پیدا کردم که به پدر خانوم گفتم. من باید حتما این مسیرو برم.
گفت :بابا نمیشه دکتر گفت اگه این مسیرو بری بر نمی گردی .چون از نظر بهداشت خب ضعیف بود.
حالا با مخالفت های دکترو پرو مادر و اینا مارفتیم.
حالا من زمانی که تو اوج مریضی سرفه که میکردم از دهنم خون میپاشید بیرون .
دکتر هم به پدر خانومم گفته بود :اگه بمونه اینجا و کلا یک یه سال نیمه دیگه نیست .
ما این مسیر و رفتیم.لب مرز خیلی حالمون بد شد.
کاروان گفت اگه حالت بده برگرد گفتم نه من باید شفاعتم و از آقا بگیرم
ما رفتیم مرز مرزم رد شدیم.رسیدیم نجف مسیر نجف تا کربلا شروع کردیم به پیاده روی.
خداشاهده همین آهنگ شما رو با هندزفری از نجف تا موقعی که رسیدیم کربلا خداشاهده آهنگ ما میرویم و تا لحضه آخر که گنبد آقا رو میدیدم گوش میدادم.
ما رسیدیم کربلا گنبد آقا ابوالفضل رو دیدیم
حالا نمی گم با چه زجری و بیمارستان و نامه و که باید برگرده ایران و ما میرفتیم پیاده .حتی من پای سمت راسمتو از دست دادم تو راه.یه پا راه میرفتیم با زحمت خودمونو رسوندیم کربلا یعنی اگه بگم سینه خیز دروغ نگفتم خیلی اذیت شدیم تو راه خیلی .
چون مسیر توریه که گنبد آقا ابوالفضل و اول میبینی بالاتره.
یه صحبت خیلی قشنگی کردیم با بچه ها .
خودم با آقا که بچه ها گفتن مگه شما با آقا. طلب و حسابی دارین؟!
من این همه راه اومدم که همین حرف و بزنم
گفتم آقا ابوالفضل اگه شفاعتمو پیش امام حسین نکنی کم لطفی کردی.مسیر و ادامه دادیم رفتیم.تو حرم آقا ابوالفضل ما تو حرم آقا ابوالفضل راحت میرفتیم با این جمعیت ولی تو حرم آقا امام حسین هر طوری میشدنمیشد بری.
پایان قسمت دوم
*تنهاکاری بودکه میتونستم انجام بدم*
ما یک سال و نیم بود دچار سرطان ریستان گرف بودیم یه غده ی ریستان گرف سمت راست سرم بود چهار تا رگ اصلی بهش وصل بود.
به هیچ عنوان نمیشد عمل کنی.
ما درمانامونو که شروع کردیم شیمی درمانی که انجام دادیم قشنگ نصف سرم موهام ریخته شد.
ما تو بیمارستان بستری بودیم.
که حداقل ده روز مونده بود به پیاده روی اربعین .
ما خیلی آهنگ های شمارو دنبال میکنیم.
من رو تخت بیمارستان بودم.که یکی از آهنگاتون رو برام «حالا فرستاد» درباره اربعین مامیرویم.
من اصلا قصد سفر به کربلا رو نداشتیم یعنی اصلا در توانمون نبود این مسیر رو بخوام پیاده برم یعنی تو اوج بیماری.از موقعی که این آهنگ رو شنیدم.باورتون نمی شه یه حسی پیدا کردم که به پدر خانوم گفتم. من باید حتما این مسیرو برم.
گفت :بابا نمیشه دکتر گفت اگه این مسیرو بری بر نمی گردی .چون از نظر بهداشت خب ضعیف بود.
حالا با مخالفت های دکترو پرو مادر و اینا مارفتیم.
حالا من زمانی که تو اوج مریضی سرفه که میکردم از دهنم خون میپاشید بیرون .
دکتر هم به پدر خانومم گفته بود :اگه بمونه اینجا و کلا یک یه سال نیمه دیگه نیست .
ما این مسیر و رفتیم.لب مرز خیلی حالمون بد شد.
کاروان گفت اگه حالت بده برگرد گفتم نه من باید شفاعتم و از آقا بگیرم
ما رفتیم مرز مرزم رد شدیم.رسیدیم نجف مسیر نجف تا کربلا شروع کردیم به پیاده روی.
خداشاهده همین آهنگ شما رو با هندزفری از نجف تا موقعی که رسیدیم کربلا خداشاهده آهنگ ما میرویم و تا لحضه آخر که گنبد آقا رو میدیدم گوش میدادم.
ما رسیدیم کربلا گنبد آقا ابوالفضل رو دیدیم
حالا نمی گم با چه زجری و بیمارستان و نامه و که باید برگرده ایران و ما میرفتیم پیاده .حتی من پای سمت راسمتو از دست دادم تو راه.یه پا راه میرفتیم با زحمت خودمونو رسوندیم کربلا یعنی اگه بگم سینه خیز دروغ نگفتم خیلی اذیت شدیم تو راه خیلی .
چون مسیر توریه که گنبد آقا ابوالفضل و اول میبینی بالاتره.
یه صحبت خیلی قشنگی کردیم با بچه ها .
خودم با آقا که بچه ها گفتن مگه شما با آقا. طلب و حسابی دارین؟!
من این همه راه اومدم که همین حرف و بزنم
گفتم آقا ابوالفضل اگه شفاعتمو پیش امام حسین نکنی کم لطفی کردی.مسیر و ادامه دادیم رفتیم.تو حرم آقا ابوالفضل ما تو حرم آقا ابوالفضل راحت میرفتیم با این جمعیت ولی تو حرم آقا امام حسین هر طوری میشدنمیشد بری.
پایان قسمت دوم
۳.۷k
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.