به گزارش فتن، روزنامه آرمان گفتگویی با فرشاد مومنی از اقت
به گزارش فتن، روزنامه آرمان گفتگویی با فرشاد مومنی از اقتصاددانان اصلاح طلب را انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
عملکرد اقتصادی دولت روحانی با توجه به شرایط اقتصادی حال حاضر را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی دولت احمدینژاد در یک بازه هشتساله بالغ بر هفتصد هزار میلیاردتومان هزینه میکند و توان رقابت نیز سقوط کرده و شاخص فلاکتش هم دو برابر شده، دولت جدید بهطور طبیعی با یک دشواری و شکل جدیدی از مشکلات اقتصادی روبه رواست لذا اگر ما این واقعیتهای اقتصادی را نادیده بگیریم از دایره انصاف در نقد دولت خارج شدهایم. مساله بعدی اینکه اگر کمک به دولت را در دستور کار قرار ندهیم به نظر میرسد که گرفتار یک خطای راهبری شدهایم. ما نباید این واقعیت مهم را نادیده بگیریم که فضای تنش آلودی که در دولت قبلی هم در مناسبات بینالمللی و هم در مناسبات داخلی ایجاد شده بود، هزینههای زیادی با آثار و پیامدهای چند ساله به اقتصاد ایران تحمیل کرده است. بنابراین وقتی دولتی سر کار آمده است که آن مناسبات و تنشها را به حداقل میرساند، از اینگونه تلاشهای سازنده دولت باید سپاسگزار باشیم و فکر میکنم این تلاشها بارسنگینی را از دوش اقتصاد کشور برداشته است.
همانطور که اشاره کردید دولت تلاش دارد و توانسته است در برخی حوزهها در اقتصاد به موفقیت برسد، ولی انتقادهایی هم به دولت آقای روحانی وجود دارد.
آنچه در دوره سالهای 1384 تا 1392 به اقتصاد و جامعه ایران تحمیل شد محصول کار قوه مجریه به تنهایی نبود، گرچه قوه مجریه در آن دوره بیشترین نقش را در تخریب، فسادها و آشفتگیها داشت ولی واقعیت این است که آن دولت از یک پشتیبانی تقریبا سیستمی هم برخوردار بود و اگر ما به این واقعیت توجه کنیم نباید انتظار داشته باشیم که برای برونرفت از آن بحرانها و مشکلاتی که در آن دوره ایجاد شده، قوه مجریه «فعلی» باید به تنهایی بار مشکلات را بر عهده بگیرد. باید به بحرانهایی که از دولت قبلی به یادگار مانده به عنوان نگرانیهای ملی نگاه کنیم و هرکس که شرافتمندانه و صادقانه دلسوز کشور و آینده آن است باید درحد توان خود به کمک دولت بیاید. واقعیت این است که بهطور مشخص درحیطه مسائل اقتصادی، آقای روحانی یک اشتباه فاحش راهبردی انجام دادهاند و آن این است که رویکرد تک صدایی را در محیط پیرامونی خود برای اداره اقتصاد کشور از منظر اندیشهای ایجاد کرده و این تک صدایی هم یک تجربه تلخ در دوره 1368 به بعد از خود به یادگار گذاشته است. شخصا از تحلیلهایی که از زبان آقای روحانی نقل شده است، انتقاد کردهام که چون ایشان علاقهمند به راه رفتن روی یک ستون هستند، قادر نبودند یا نخواستند که دیدگاههای کارشناسی جامعتر را در اطراف خود ایجاد کنند. ایشان مطلبی را درحیطه اقتصاد بر زبان میآورند که نسبت اندکی با توسعه ملی دارد. برای مثال وقتی ایشان این تحلیل را ارائه کردند که بحران تقاضای موثر دراقتصاد ایران ریشه در به تعویق انداختن خرید توسط مردمی که مشکلی برای خرید ندارند ولی انتظار سقوط قیمتها را دارند، نشان میدهد که با بررسیهای شخصی بیان شده است، لذا به این نتیجه میرسیم که گزارش و تحلیلهایی که به ایشان داده میشود از اعتبارهای کارشناسی لازم برخوردار نیست و نسبت به مسائل حیاتی کشورمانند آنچه نسبت به سرنوشت غمانگیزی که برای تولیدکنندگان وجود دارد – که بخش عمدهای از آن میراث دولت قبلی است- دولت یازدهم از همت کافی برای بر طرف کردن آن مشکلات برخوردار نیست.
ادعای شما تایید این مطلب است که آقای روحانی تیم بسته ای از مشاوران اقتصادی دارند که آمارهای واقعی را در برخی امور به وی اطلاع میدهند؟
بله، وقتی میبینیم که ریاست محترم جمهور کمتر از فقر گسترده و بیعدالتیهای موجود جامعه صحبت به میان میآورند و از فشار طاقت فرسایی که بر بیش از سی درصد ازجمعیت ایران وجود دارد در سخنانش نکتهای دیده نمیشود و به جای آن هم برخی وزیرانشان دغدغه کسانی را دارند که در جستوجوی بهره مندیهای رانتی هستند، مانند نامهای که چهار وزیر ایشان نوشتند و ما هیچ واکنشی در جهت تعقیب آن نامه که دغدغههای صنفی را به مسائل ملی تشخیص داده بود مشاهده نکردیم، به نظر من این عدم واکنش بازتاب رویکرد تکصدایی در اطراف ایشان در زمینه فهم کارشناسی از واقعیتهای اقتصادی ایران است. هر چند لازم است از تلاشهای دولت آقای روحانی به ویژه در زمینه تنش زدایی قدرشناسی کرد و ما آن میراث نامطلوب از دولت قبلی را هم درک میکنیم ولی درعین حال نباید خود ایشان و اطرافیان از اشتباهات فاحش دولت چشم پوشی کنند.
کدام اشتباه اقتصادی دولت باعث شده امثال شما به عنوان اقتصاددانی که بر عملکردهای خوب دولت همواره صحه میگذارید تا این مقدار به دولت آقای روحانی ن
عملکرد اقتصادی دولت روحانی با توجه به شرایط اقتصادی حال حاضر را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی دولت احمدینژاد در یک بازه هشتساله بالغ بر هفتصد هزار میلیاردتومان هزینه میکند و توان رقابت نیز سقوط کرده و شاخص فلاکتش هم دو برابر شده، دولت جدید بهطور طبیعی با یک دشواری و شکل جدیدی از مشکلات اقتصادی روبه رواست لذا اگر ما این واقعیتهای اقتصادی را نادیده بگیریم از دایره انصاف در نقد دولت خارج شدهایم. مساله بعدی اینکه اگر کمک به دولت را در دستور کار قرار ندهیم به نظر میرسد که گرفتار یک خطای راهبری شدهایم. ما نباید این واقعیت مهم را نادیده بگیریم که فضای تنش آلودی که در دولت قبلی هم در مناسبات بینالمللی و هم در مناسبات داخلی ایجاد شده بود، هزینههای زیادی با آثار و پیامدهای چند ساله به اقتصاد ایران تحمیل کرده است. بنابراین وقتی دولتی سر کار آمده است که آن مناسبات و تنشها را به حداقل میرساند، از اینگونه تلاشهای سازنده دولت باید سپاسگزار باشیم و فکر میکنم این تلاشها بارسنگینی را از دوش اقتصاد کشور برداشته است.
همانطور که اشاره کردید دولت تلاش دارد و توانسته است در برخی حوزهها در اقتصاد به موفقیت برسد، ولی انتقادهایی هم به دولت آقای روحانی وجود دارد.
آنچه در دوره سالهای 1384 تا 1392 به اقتصاد و جامعه ایران تحمیل شد محصول کار قوه مجریه به تنهایی نبود، گرچه قوه مجریه در آن دوره بیشترین نقش را در تخریب، فسادها و آشفتگیها داشت ولی واقعیت این است که آن دولت از یک پشتیبانی تقریبا سیستمی هم برخوردار بود و اگر ما به این واقعیت توجه کنیم نباید انتظار داشته باشیم که برای برونرفت از آن بحرانها و مشکلاتی که در آن دوره ایجاد شده، قوه مجریه «فعلی» باید به تنهایی بار مشکلات را بر عهده بگیرد. باید به بحرانهایی که از دولت قبلی به یادگار مانده به عنوان نگرانیهای ملی نگاه کنیم و هرکس که شرافتمندانه و صادقانه دلسوز کشور و آینده آن است باید درحد توان خود به کمک دولت بیاید. واقعیت این است که بهطور مشخص درحیطه مسائل اقتصادی، آقای روحانی یک اشتباه فاحش راهبردی انجام دادهاند و آن این است که رویکرد تک صدایی را در محیط پیرامونی خود برای اداره اقتصاد کشور از منظر اندیشهای ایجاد کرده و این تک صدایی هم یک تجربه تلخ در دوره 1368 به بعد از خود به یادگار گذاشته است. شخصا از تحلیلهایی که از زبان آقای روحانی نقل شده است، انتقاد کردهام که چون ایشان علاقهمند به راه رفتن روی یک ستون هستند، قادر نبودند یا نخواستند که دیدگاههای کارشناسی جامعتر را در اطراف خود ایجاد کنند. ایشان مطلبی را درحیطه اقتصاد بر زبان میآورند که نسبت اندکی با توسعه ملی دارد. برای مثال وقتی ایشان این تحلیل را ارائه کردند که بحران تقاضای موثر دراقتصاد ایران ریشه در به تعویق انداختن خرید توسط مردمی که مشکلی برای خرید ندارند ولی انتظار سقوط قیمتها را دارند، نشان میدهد که با بررسیهای شخصی بیان شده است، لذا به این نتیجه میرسیم که گزارش و تحلیلهایی که به ایشان داده میشود از اعتبارهای کارشناسی لازم برخوردار نیست و نسبت به مسائل حیاتی کشورمانند آنچه نسبت به سرنوشت غمانگیزی که برای تولیدکنندگان وجود دارد – که بخش عمدهای از آن میراث دولت قبلی است- دولت یازدهم از همت کافی برای بر طرف کردن آن مشکلات برخوردار نیست.
ادعای شما تایید این مطلب است که آقای روحانی تیم بسته ای از مشاوران اقتصادی دارند که آمارهای واقعی را در برخی امور به وی اطلاع میدهند؟
بله، وقتی میبینیم که ریاست محترم جمهور کمتر از فقر گسترده و بیعدالتیهای موجود جامعه صحبت به میان میآورند و از فشار طاقت فرسایی که بر بیش از سی درصد ازجمعیت ایران وجود دارد در سخنانش نکتهای دیده نمیشود و به جای آن هم برخی وزیرانشان دغدغه کسانی را دارند که در جستوجوی بهره مندیهای رانتی هستند، مانند نامهای که چهار وزیر ایشان نوشتند و ما هیچ واکنشی در جهت تعقیب آن نامه که دغدغههای صنفی را به مسائل ملی تشخیص داده بود مشاهده نکردیم، به نظر من این عدم واکنش بازتاب رویکرد تکصدایی در اطراف ایشان در زمینه فهم کارشناسی از واقعیتهای اقتصادی ایران است. هر چند لازم است از تلاشهای دولت آقای روحانی به ویژه در زمینه تنش زدایی قدرشناسی کرد و ما آن میراث نامطلوب از دولت قبلی را هم درک میکنیم ولی درعین حال نباید خود ایشان و اطرافیان از اشتباهات فاحش دولت چشم پوشی کنند.
کدام اشتباه اقتصادی دولت باعث شده امثال شما به عنوان اقتصاددانی که بر عملکردهای خوب دولت همواره صحه میگذارید تا این مقدار به دولت آقای روحانی ن
۱۰.۲k
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.