هوایم داشت رفته رفته خراب تر می شد و اشک در چشمانم بیشتر و بیشتر به گمانم شباهنگام چیزی شبیه به تـــو ... درونم شروع به باریدن کرده بود !
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.