دخترکی دو سیب در دست داشت
دخترکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت :
بیا مامان!
این یکی شیرین تره!!!!!!
مادر خشکش زد...
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.!
هر قدرهم که با تجربه باشید،قضاوت خودرابه تاخیر بیاندازید و بگذارید طرف،فرصتی برای توضیح داشته باشد
مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت :
بیا مامان!
این یکی شیرین تره!!!!!!
مادر خشکش زد...
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.!
هر قدرهم که با تجربه باشید،قضاوت خودرابه تاخیر بیاندازید و بگذارید طرف،فرصتی برای توضیح داشته باشد
۲.۰k
۲۲ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.