کفش کودکی را دریا برد، کودک روی ساحل نوشت : دریای دزد ...
کفش کودکی را دریا برد، کودک روی ساحل نوشت : دریای دزد ...؛ آن طرفتر مردی که صید خوبی داشت، روی ماسه ها نوشت : دریای سخاوتمند ...؛ جوانی غرق شد، مادرش نوشت : دريای قاتل ...؛ پيرمردی مرواريدی صيد كرد، نوشت : دريای بخشنده ...؛ موجی نوشته ها را شست ...؛ دریا آرام گفت : به قضاوت دیگران اعتنا نکن، اگر میخواهی دریا باشی .
۲.۷k
۲۰ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.