امشب می خواهم سکوتم را فریاد
امشب می خواهم سکوتم را فریاد
بزنم امشب می خواهم بنالم
می خواهم حرف بزنم دنیا را رسوا کنم
همه غزل های نخوانده ام ر ا بخوانم این بار
می خواهم بار غصه ها را ببندم
امشب سکوتم گریه دارد ؛
نگفته های بسیار دارد
همه ی وجودم بوی تنهایی میدهد
می خواهم این تنهایی ها را ، تنها بنالم
دست شسته ام از زندگی ، به سراب ها پناه می برم
نمی دانم بار سفر را به کجا ببندم ...
میخاهم دور شوم مقصدم ب کجاباشد
همه آدمهاغریبه اندبرای من
نمی داند خانه تنهایی را باید بسازم...
بزنم امشب می خواهم بنالم
می خواهم حرف بزنم دنیا را رسوا کنم
همه غزل های نخوانده ام ر ا بخوانم این بار
می خواهم بار غصه ها را ببندم
امشب سکوتم گریه دارد ؛
نگفته های بسیار دارد
همه ی وجودم بوی تنهایی میدهد
می خواهم این تنهایی ها را ، تنها بنالم
دست شسته ام از زندگی ، به سراب ها پناه می برم
نمی دانم بار سفر را به کجا ببندم ...
میخاهم دور شوم مقصدم ب کجاباشد
همه آدمهاغریبه اندبرای من
نمی داند خانه تنهایی را باید بسازم...
۵.۳k
۲۹ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.