داستان دیروز...........ته صف بودم، به من آب نرسید.
داستان دیروز...........ته صف بودم، به من آب نرسید.
بغل دستیم لیوان آبش را داد دستم.
گفت من زیاد تشنهام نیست.
نصفش را تو بخور.
فرداش شوخی شوخی به بچهها گفتم از فلانی یاد بگیرید، دیروز نصف آب لیوانش را به من داد...
یکی گفت:
لیوانها همهاش نصفه بود!
بغل دستیم لیوان آبش را داد دستم.
گفت من زیاد تشنهام نیست.
نصفش را تو بخور.
فرداش شوخی شوخی به بچهها گفتم از فلانی یاد بگیرید، دیروز نصف آب لیوانش را به من داد...
یکی گفت:
لیوانها همهاش نصفه بود!
۷۲۳
۰۵ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.