و مرگــــــــــ
و مرگــــــــــ
مردن نیست
و مرگــــــــــ
تنها نفس کشیدن نیست
من مُردگان بیشماری را دیده ام
که
راه می رفتند
حرف می زدند
ســــیگار می کشیدند
و
خیـــس از باران
انتظار و تَنهایی را درک می کردند
شعر می خوانند
می گریستند
قرض می دادند
می خندیدند
و
گریه می کردند...
مردن نیست
و مرگــــــــــ
تنها نفس کشیدن نیست
من مُردگان بیشماری را دیده ام
که
راه می رفتند
حرف می زدند
ســــیگار می کشیدند
و
خیـــس از باران
انتظار و تَنهایی را درک می کردند
شعر می خوانند
می گریستند
قرض می دادند
می خندیدند
و
گریه می کردند...
۸۲۹
۱۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.