مجتبی زارعی- رجانیوز: بنا داشتم آنچه را که اکنون می نویسم
مجتبی زارعی- رجانیوز: بنا داشتم آنچه را که اکنون می نویسم قبل از ایام و لیالی قدر تقدیم خوانندگان گرامی شود امّا عقلِ معنوی می گفت، شب های قدرِ تهران را که محلّ اجلال ملائکه الله است نزد مردمان سلحشور تهران با تشویش و اضطراب گره نزنیم که گفته اند و درست گفته اند که احساس امنیت چه بسا از خود امنیت گرانبهاتر است! اگر چه تهران و تهرانیان بخصوص در چهل سال اخیر، خود موجب آبرو و ابهت اسلام اند، در اینجا نیز ترسی به دل راه ندادند و از شمال شهر تا جنوب و از شرق تا غرب و مرکز این شهر با جزمی شهادت طلبانه و عزمی راسخ تر و بی اعتنا به تهدیدات داعشِ برآمده از آمریکا و اروپا به خیابان ها ریختند و جملگی بک یا الله گفتند و ...
امّا اکنون که از ازدحام و حماسه های شب های قدر تهران گذشتیم چرا دربارۀ ویدئوهای منتشره و بایکوت شدۀ وزارت اطلاعات نگوییم و ننویسیم؟! دربارۀ ابعاد جامعه شناختی آن و افشای استعداد و طراحی های دشمن در هجوم به تهران ! در وهلۀ نخست امّا باید به حجت الاسلام علوی و سربازان و افسران وزارت اطلاعات آفرین گفت که وقتی، بالای سرچته های داعش در خانه های تیمی تهران حضور پیدا کردند که آنها در خواب بودند وزارت اطلاعات نشان داد که دروغ توسعه گرایان را باور ندارد که راحت بخوابید چون دنیا در صلح و سازش و گفت و گو است! بگذار! قبیلۀ توسعه گرایان در واکنش به شادمانی وزارت اطلاعات از افشای فیش های نابودگر، مجاهدت سربازان امام زمان (عج) را بایکوت کنند امّا ما به اینان حبّذا می گوییم! کما اینکه به آقایان مصلحی، جلیلی و برادران ارتشی که با اقتدار هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی را بر زمین نشاندند آفرین گفتیم، امّا در این مجال کوتاه بر آن نیستیم که درباره تشویق ها و تقدیرها سخن بگوییم که سربازان امام زمان (عج) در دستگاهها و سازمان های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران بدان نیازی ندارند! بلکه سوالی بنیادین در مدیریت اقدام ضد امنیتی داعش در تهران وجود دارد و آن اینکه چرا ویدئوی اخیر وزارت اطلاعات بایکوت شد و بقول اهالی رسانه دیده نشد؟! در حالی که عملیات شان از حیث محتوا نه تنها از ربایش قهرمانانه و انقلابی آن دشمن مُلک و ملّت ودوستدار فتنۀ سبز در آسمان چیزی کم نداشت بلکه چه بسا مهم تر از آن بود! در نگاهی کلّی به نظر نگارنده بزرگترین سانسورچی اقدام تاریخی وزارت اطلاعات در کشف عملیات بزرگِ ضد مردمی در تهران و دیده نشدن آن، خودِ دولت و طرفداران رسانه ای توسعه گرایان و اصلاح طلبان بودند که موجب شدند مجاهدت بزرگ نیروهای امنیتی ایران کم سو و کم فروغ گردد و اگر نه این فتح الفتوح باید از ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و امنیتی مورد واکاوی قرار می گرفت و این نسبتی با تولید تشویش ندارد؛ چه، اگر در این باره می گفتند و می نوشتند احتمالا با سوال های بزرگ ملّی مواجه می شدند و می شوند! گو اینکه اکنون آنها نمی توانند انتشار ویدئو های ضد آسایش و ضد امنیت مردمان تهران را متوهمانه به تولیدات تصنعی گروههای خود سر و یا استودیوهای خود خواندۀ گروههای فشار! منتسب کنند! همچنین نمی توانند آن را جزوی از پازل های پیچیدۀ! سازمان های موازی اطلاعاتی در کشور بدانند! و حتماً و اصلاً نیز نمی توانند آن را به انگیزه تحریک مردم برای تصاحب کرسی های انتخاباتی ربط دهند! خلاصه اینکه انسان وقتی دو رویی و نفاق توسعه گرایان و اصلاح طلبان را بخصوص با مردم پایتخت می بیند احساس می کند این جریان، حقا، از حیثت فکری مستضعف است! راستی! مگر شما نمی گفتید دشمن دست از دشمنی برداشته و دیگر مرگ بر دشمن نگویید پس چرا دشمن در تهران دنبال انفجار، ترور و مرگ اهالی پایتخت است؟ از سویی دیگر، امّا باز هم مردم تهران به حقیقتِ واقع گرایانۀ تحلیل ها، اخبار و هشدارهای جریان اصیل، دیندار و آزادیخواهِ امامت - امّت این شهر واقف شدند و این اینکه اگر "شهدای مدافع حرم نبودند و اگر آنها مبارزه نمی کردند و اگر جلویشان گرفته نمی شد باید در "کرمانشاه" و "همدان" و "بقیۀ استان ها" با اینها (داعش) می جنگیدیم"؟! آری! طولی نکشید و دشمن به تهران رسید! در همین تهرانی که وقتی توسعه گرایان و اصلاح طلبان با تشبث به صنعت دیو سازی و دلبر نمایی تلاش کرده و می کنند که جوانان با صفا و مدافع تهران را جنگ طلب و افراطی معرفی کنند اینک امّا اهالی تهران به رأی العین دیدند که انذارهای جریان امامت – امت تعبیر شد شد و دشمن در خانه های تیمی این شهر در حال سازماندهی کشتاری بزرگ بود! ای کاش فیش های حقوقی نابودگر دولت رو نمی شد و اذهان و افکار می توانستند تفاوت جریانات غربگرا و وطن خواهان دین مدار را نه فقط در تکاثر و اشرافیت که در بخش امنیتِ شهروندی هم دریابند! جریانی که نه در حلّ بحران های اقتصادی و اجتماعی و خروج از رکود و رونق تولید توانمند اس
امّا اکنون که از ازدحام و حماسه های شب های قدر تهران گذشتیم چرا دربارۀ ویدئوهای منتشره و بایکوت شدۀ وزارت اطلاعات نگوییم و ننویسیم؟! دربارۀ ابعاد جامعه شناختی آن و افشای استعداد و طراحی های دشمن در هجوم به تهران ! در وهلۀ نخست امّا باید به حجت الاسلام علوی و سربازان و افسران وزارت اطلاعات آفرین گفت که وقتی، بالای سرچته های داعش در خانه های تیمی تهران حضور پیدا کردند که آنها در خواب بودند وزارت اطلاعات نشان داد که دروغ توسعه گرایان را باور ندارد که راحت بخوابید چون دنیا در صلح و سازش و گفت و گو است! بگذار! قبیلۀ توسعه گرایان در واکنش به شادمانی وزارت اطلاعات از افشای فیش های نابودگر، مجاهدت سربازان امام زمان (عج) را بایکوت کنند امّا ما به اینان حبّذا می گوییم! کما اینکه به آقایان مصلحی، جلیلی و برادران ارتشی که با اقتدار هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی را بر زمین نشاندند آفرین گفتیم، امّا در این مجال کوتاه بر آن نیستیم که درباره تشویق ها و تقدیرها سخن بگوییم که سربازان امام زمان (عج) در دستگاهها و سازمان های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران بدان نیازی ندارند! بلکه سوالی بنیادین در مدیریت اقدام ضد امنیتی داعش در تهران وجود دارد و آن اینکه چرا ویدئوی اخیر وزارت اطلاعات بایکوت شد و بقول اهالی رسانه دیده نشد؟! در حالی که عملیات شان از حیث محتوا نه تنها از ربایش قهرمانانه و انقلابی آن دشمن مُلک و ملّت ودوستدار فتنۀ سبز در آسمان چیزی کم نداشت بلکه چه بسا مهم تر از آن بود! در نگاهی کلّی به نظر نگارنده بزرگترین سانسورچی اقدام تاریخی وزارت اطلاعات در کشف عملیات بزرگِ ضد مردمی در تهران و دیده نشدن آن، خودِ دولت و طرفداران رسانه ای توسعه گرایان و اصلاح طلبان بودند که موجب شدند مجاهدت بزرگ نیروهای امنیتی ایران کم سو و کم فروغ گردد و اگر نه این فتح الفتوح باید از ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و امنیتی مورد واکاوی قرار می گرفت و این نسبتی با تولید تشویش ندارد؛ چه، اگر در این باره می گفتند و می نوشتند احتمالا با سوال های بزرگ ملّی مواجه می شدند و می شوند! گو اینکه اکنون آنها نمی توانند انتشار ویدئو های ضد آسایش و ضد امنیت مردمان تهران را متوهمانه به تولیدات تصنعی گروههای خود سر و یا استودیوهای خود خواندۀ گروههای فشار! منتسب کنند! همچنین نمی توانند آن را جزوی از پازل های پیچیدۀ! سازمان های موازی اطلاعاتی در کشور بدانند! و حتماً و اصلاً نیز نمی توانند آن را به انگیزه تحریک مردم برای تصاحب کرسی های انتخاباتی ربط دهند! خلاصه اینکه انسان وقتی دو رویی و نفاق توسعه گرایان و اصلاح طلبان را بخصوص با مردم پایتخت می بیند احساس می کند این جریان، حقا، از حیثت فکری مستضعف است! راستی! مگر شما نمی گفتید دشمن دست از دشمنی برداشته و دیگر مرگ بر دشمن نگویید پس چرا دشمن در تهران دنبال انفجار، ترور و مرگ اهالی پایتخت است؟ از سویی دیگر، امّا باز هم مردم تهران به حقیقتِ واقع گرایانۀ تحلیل ها، اخبار و هشدارهای جریان اصیل، دیندار و آزادیخواهِ امامت - امّت این شهر واقف شدند و این اینکه اگر "شهدای مدافع حرم نبودند و اگر آنها مبارزه نمی کردند و اگر جلویشان گرفته نمی شد باید در "کرمانشاه" و "همدان" و "بقیۀ استان ها" با اینها (داعش) می جنگیدیم"؟! آری! طولی نکشید و دشمن به تهران رسید! در همین تهرانی که وقتی توسعه گرایان و اصلاح طلبان با تشبث به صنعت دیو سازی و دلبر نمایی تلاش کرده و می کنند که جوانان با صفا و مدافع تهران را جنگ طلب و افراطی معرفی کنند اینک امّا اهالی تهران به رأی العین دیدند که انذارهای جریان امامت – امت تعبیر شد شد و دشمن در خانه های تیمی این شهر در حال سازماندهی کشتاری بزرگ بود! ای کاش فیش های حقوقی نابودگر دولت رو نمی شد و اذهان و افکار می توانستند تفاوت جریانات غربگرا و وطن خواهان دین مدار را نه فقط در تکاثر و اشرافیت که در بخش امنیتِ شهروندی هم دریابند! جریانی که نه در حلّ بحران های اقتصادی و اجتماعی و خروج از رکود و رونق تولید توانمند اس
۴۲.۰k
۱۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.