شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد :که چرا شیشه شکست؟ یک نفر
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد :که چرا شیشه شکست؟ یک نفر میگوید :شاید این رفع بلاست، دیگری میگوید شیشه ی پنجره را بادشکست؟ آن یکی میگویدکه فدای سرتو! دل من سخت شکست هیچ کس هیچ نگفت، غصه ام را نشنید، ازخودم میپرسم ارزش قلب من ازشیشه ی یک پنجره هم کمتر بود؟
۱.۵k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.