تازه داریم می رویم .
تازه داریم می رویم .
تا افق پیداست ، تا آسمان تماشایی است ، تا زمان نایستاده ، حتی اگر نای رفتن نباشد .
خاطره می سازیم ، خاطره قد تمام کنار هم نبودن ها ، اندازه تمام شب گریه های تنهایی ، شاید هم بیشتر .
راستی یادت هست گفتند اگر جاده از تمام قدمهامان جان بیفشرد ؟...
گفتی همسفر که تو باشی جاده بهانه است .
تو گفتی فانوس بردار چراغ راه شود .
گفتم شب ما مهتاب باران است ، نقره ای ، روشن ، سخاوتمند .
آنقدر که فانوس خجالت زده شود .
اگر باران ببارد چتر می شوم و تیغ برانت هنوز که بی رمغمان کند سایه بان سرت .
جا بمانی می مانم .
حتی اگر سالها ... . رفیق راه کوله بار هم برندار .
دم در برایت بقچه های گذاشته ام .
مشتی چمن که برکشی و طراوت بهار قوت قدم هایت شود .
جرعه ای زلال آب که وقت خستگی یاد آور عهدمان باشد .
برای رفتن آبی که پشت سرمان نریخته بود .
چند وجب خاک از سر کوه بلند که اصالت عزممان را فریاد کند.
راستی یادت هست پرسیدی اگر مسیری بن بست را دیدیم ؟
گفتم بر می گردیم .
مقصد خود جاده است .
جا بمانی می مانم حتی اگر سالها...
تا افق پیداست ، تا آسمان تماشایی است ، تا زمان نایستاده ، حتی اگر نای رفتن نباشد .
خاطره می سازیم ، خاطره قد تمام کنار هم نبودن ها ، اندازه تمام شب گریه های تنهایی ، شاید هم بیشتر .
راستی یادت هست گفتند اگر جاده از تمام قدمهامان جان بیفشرد ؟...
گفتی همسفر که تو باشی جاده بهانه است .
تو گفتی فانوس بردار چراغ راه شود .
گفتم شب ما مهتاب باران است ، نقره ای ، روشن ، سخاوتمند .
آنقدر که فانوس خجالت زده شود .
اگر باران ببارد چتر می شوم و تیغ برانت هنوز که بی رمغمان کند سایه بان سرت .
جا بمانی می مانم .
حتی اگر سالها ... . رفیق راه کوله بار هم برندار .
دم در برایت بقچه های گذاشته ام .
مشتی چمن که برکشی و طراوت بهار قوت قدم هایت شود .
جرعه ای زلال آب که وقت خستگی یاد آور عهدمان باشد .
برای رفتن آبی که پشت سرمان نریخته بود .
چند وجب خاک از سر کوه بلند که اصالت عزممان را فریاد کند.
راستی یادت هست پرسیدی اگر مسیری بن بست را دیدیم ؟
گفتم بر می گردیم .
مقصد خود جاده است .
جا بمانی می مانم حتی اگر سالها...
۱.۲k
۱۴ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.