..........
..........
عاشقم بودی اما برای اینکه از سر خود بازت کنم دست ب هرکاری زدم
بی عفتت کردم
تهمت های ناروا نثارت شد
هتک حرمت شدی
اما باز عاشقم بودی
با خیانتم در جلو دیدگانت حکم مرگت امضا شد
تو رفتی امااا نگاهت ب دنبال من ماند
بعد تو هیچ کسی ارامشم نشد
هیچ سقفی محل اسایشم نبود
هیچ اغوشی بوی محرمیت نمیداد
وحال در پرتگاه عدالت منتظرم تا چشمان خمارت ذره ذره جانم را بگیرد
...........
عاشقم بودی اما برای اینکه از سر خود بازت کنم دست ب هرکاری زدم
بی عفتت کردم
تهمت های ناروا نثارت شد
هتک حرمت شدی
اما باز عاشقم بودی
با خیانتم در جلو دیدگانت حکم مرگت امضا شد
تو رفتی امااا نگاهت ب دنبال من ماند
بعد تو هیچ کسی ارامشم نشد
هیچ سقفی محل اسایشم نبود
هیچ اغوشی بوی محرمیت نمیداد
وحال در پرتگاه عدالت منتظرم تا چشمان خمارت ذره ذره جانم را بگیرد
...........
۱۷۰
۱۸ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.