کیوان صدابردار بود، عاشق صدای سکوت بود
کیوان صدابردار بود، عاشق صدای سکوت بود
یه نوار بهم می داد میگفت اینو بذار تو دستگاه
سکوت محض بود ، بعدش میگفت این صدای غار علیصدره یا مقبره بایزید بسطامی
اون اوایل آشناییمون من یه تصادف بد داشتم
چند ماه افتاده بودم توی رخت خواب
گاهی کیوان میومد چند ساعت توی خواب صدای نفس کشیدنم رو ضبط می کرد و می رفت خونه گوش می داد
شما خودتونو بذارید جای من، عاشقش نمی شدین؟؟
یه نوار بهم می داد میگفت اینو بذار تو دستگاه
سکوت محض بود ، بعدش میگفت این صدای غار علیصدره یا مقبره بایزید بسطامی
اون اوایل آشناییمون من یه تصادف بد داشتم
چند ماه افتاده بودم توی رخت خواب
گاهی کیوان میومد چند ساعت توی خواب صدای نفس کشیدنم رو ضبط می کرد و می رفت خونه گوش می داد
شما خودتونو بذارید جای من، عاشقش نمی شدین؟؟
۸.۶k
۱۹ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.