تمامـ گل برگ هایـ آرزوهایـم را بهـ باد میسپارمـ...شاید بر
تمامـ گل برگ هایـ آرزوهایـم را بهـ باد میسپارمـ...شاید برسد بر دیوارچـه یـ قلبتـ...تـا ببوییـش...ببوسی اش...تـا بدانـی ایـنـ دوریـ اجباریـ دگـر نتـوانست ببـر یادتـ را ز دلـــم...تـا بدانیـ و بفهمیـ و بخوانیـ ارزوهایم را...!ببیــــن!!!تمـــام ارزوهایـــم بهـ بودن تو حکــایت دارد...چهـ حکایت شیرینیستـ باهم بودنمانـ...بخدا گربیایـ و به اتمــام رسـد این دوری اجبـاریمان چنـــان بخندانم آن لــــب از غنچه گـل نازتـرت را کـه تمـــام شهر به وجدآینداز ایـــن همه عاشقانه هـایـ منو تـــو...
بهـ جــــان ارزوهایـــمان با جان ودلـ تحمل میکنم اینـ دوریـ دشوار را...
"عشقه من...جانشین تو در ایـن سینهـ خداونـــد نشـــد" دوستان نوشته های خودمه دنبال کنید منو
بهـ جــــان ارزوهایـــمان با جان ودلـ تحمل میکنم اینـ دوریـ دشوار را...
"عشقه من...جانشین تو در ایـن سینهـ خداونـــد نشـــد" دوستان نوشته های خودمه دنبال کنید منو
۲۷۱
۲۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.