غدیر
#غدیر
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ
فرمایشات آیتالله بهجت قدس سره
عده ای از روایاتی که عامّه در فضل حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ نقل کرده اند در درجه ی اوّل و اعلی قرار دارد، نظیر:
«أَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی.»(1)
تو نسبت به من مشابه هارون به حضرت موسی ـ علیهماالسّلام ـ هستی، تنها با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد بود.
از جمله ی استثنا:
«إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی» استفاده می شود که در مستثنی مِنْه همه چیز مندرج است، مگر این که اهل تسنن بگویند:
این سخن باز استثنا دارد و آن این است که: «إِلاّ أَنَّ أَبابَکْرٍ أَفْضَلُ مِنْهُ!» جز این که ابوبکر از او افضل است!
در هر حال، متن حدیث را نقل می کنند و چه قدر کودکانه به آن جواب می دهند. و نیز روایت طیر مشویّ:
«أَللّهُمَّ! آتِنی بِأَحَبِّ خَلْقِکَ إِلَیْکَ یَأْکُلُ مَعِی مِنْ هذَا الطَّیْرِ فَجاءَ عَلِیٌّ.» (2) خداوند، محبوبترین اشخاص در نزد خود را حاضر کن تا این پرنده را همراه با من بخورد... ناگاه علی ـ علیه السّلام ـ فرا رسید. و نیز روایت: «أَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها.» (3) من شهر علم هستم و علی ـ علیه السّلام ـ درِ آن است.
هم چنین این روایت که صاحب صواعق محرقه آن را از کتب خودشان نقل می کند و سند آن را هم به ابی بکر می رساند که حضرت رسول ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ فرمود:
«مَنْزِلَةُ عَلِیٍّ مِنِّی مِثْلُ مَنْزِلَتی مِنْ رِبّی.» (4) مقام و منزلت علی ـ علیه السّلام ـ نسبت به من، همانند منزلت من نسبت به پروردگارم می باشد.
و نیز این حدیث از پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ در روز غدیر خم: «أَلَسْتُ أَوْلی بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟ قالُوا: بَلی. قالَ ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ:
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ...» (5)
آیا من نسبت به جان شما سزاوارتر نیستم؟ عرض کردند: بله. فرمود: هر کس من به او ولایت دارم و مولای اویم، این علی ـ علیه السّلام ـ مولای او است. خداوندا، هر کس که او را مولای خود بداند و دوستدارش باشد، دوستش بدار، و هر کس با او دشمنی ورزد دشمنش باش.
همه را نقل می کنند و درباره ی روایت اخیر می گویند:
«لَوْ أَرادَ الْخِلافَةَ، لَقالَ ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ: عَلِیٌّ خَلیفَتی مِنْ بَعْدی.»(اتفاقا همین معنا را نیز که علی ـ علیه السّلام ـ جانشین بعد از من است، در کتاب های اهل تسنّن از رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ نقل شده است: «لایَنْبَغی أَنْ أَذْهَبَ إِلاّ وَ أَنْتَ خَلِیفَتی... أَنْتَ وَلِیّی فِی کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی.»؛ روا نیست که من از دنیا بروم و توجانشین من نباشی... تو سرپرست برگزیده ی من بر هر مؤمن بعد از من هستی.(6) اگر مقصود رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ خلافت بود، قطعا می فرمود: «علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه و جانشین من است.»
می گوییم: اگر این گونه هم می گفت که علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه و جانشین من است، باز شما می گفتید: بله خلیفه است منتهی تنها در کمالات؛ زیرا با درایت و اجماع منافات دارد! و یا می گفتید: ما هم علی ـ علیه السّلام ـ را خلیفه می دانیم، منتهی خلیفه ی چهارم!
و اگر پیغمبر ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ می فرمود: علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه ی بلافصل است، باز می گفتید: فصل به غیر خلفا مراد است، یعنی بلافصل اجنبی نسبت به خلفا، زیرا نسبت به خلافت شیخین اجماع قائم است!
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ
فرمایشات آیتالله بهجت قدس سره
عده ای از روایاتی که عامّه در فضل حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ نقل کرده اند در درجه ی اوّل و اعلی قرار دارد، نظیر:
«أَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی.»(1)
تو نسبت به من مشابه هارون به حضرت موسی ـ علیهماالسّلام ـ هستی، تنها با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد بود.
از جمله ی استثنا:
«إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی» استفاده می شود که در مستثنی مِنْه همه چیز مندرج است، مگر این که اهل تسنن بگویند:
این سخن باز استثنا دارد و آن این است که: «إِلاّ أَنَّ أَبابَکْرٍ أَفْضَلُ مِنْهُ!» جز این که ابوبکر از او افضل است!
در هر حال، متن حدیث را نقل می کنند و چه قدر کودکانه به آن جواب می دهند. و نیز روایت طیر مشویّ:
«أَللّهُمَّ! آتِنی بِأَحَبِّ خَلْقِکَ إِلَیْکَ یَأْکُلُ مَعِی مِنْ هذَا الطَّیْرِ فَجاءَ عَلِیٌّ.» (2) خداوند، محبوبترین اشخاص در نزد خود را حاضر کن تا این پرنده را همراه با من بخورد... ناگاه علی ـ علیه السّلام ـ فرا رسید. و نیز روایت: «أَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها.» (3) من شهر علم هستم و علی ـ علیه السّلام ـ درِ آن است.
هم چنین این روایت که صاحب صواعق محرقه آن را از کتب خودشان نقل می کند و سند آن را هم به ابی بکر می رساند که حضرت رسول ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ فرمود:
«مَنْزِلَةُ عَلِیٍّ مِنِّی مِثْلُ مَنْزِلَتی مِنْ رِبّی.» (4) مقام و منزلت علی ـ علیه السّلام ـ نسبت به من، همانند منزلت من نسبت به پروردگارم می باشد.
و نیز این حدیث از پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ در روز غدیر خم: «أَلَسْتُ أَوْلی بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟ قالُوا: بَلی. قالَ ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ:
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ...» (5)
آیا من نسبت به جان شما سزاوارتر نیستم؟ عرض کردند: بله. فرمود: هر کس من به او ولایت دارم و مولای اویم، این علی ـ علیه السّلام ـ مولای او است. خداوندا، هر کس که او را مولای خود بداند و دوستدارش باشد، دوستش بدار، و هر کس با او دشمنی ورزد دشمنش باش.
همه را نقل می کنند و درباره ی روایت اخیر می گویند:
«لَوْ أَرادَ الْخِلافَةَ، لَقالَ ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ: عَلِیٌّ خَلیفَتی مِنْ بَعْدی.»(اتفاقا همین معنا را نیز که علی ـ علیه السّلام ـ جانشین بعد از من است، در کتاب های اهل تسنّن از رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ نقل شده است: «لایَنْبَغی أَنْ أَذْهَبَ إِلاّ وَ أَنْتَ خَلِیفَتی... أَنْتَ وَلِیّی فِی کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی.»؛ روا نیست که من از دنیا بروم و توجانشین من نباشی... تو سرپرست برگزیده ی من بر هر مؤمن بعد از من هستی.(6) اگر مقصود رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ خلافت بود، قطعا می فرمود: «علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه و جانشین من است.»
می گوییم: اگر این گونه هم می گفت که علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه و جانشین من است، باز شما می گفتید: بله خلیفه است منتهی تنها در کمالات؛ زیرا با درایت و اجماع منافات دارد! و یا می گفتید: ما هم علی ـ علیه السّلام ـ را خلیفه می دانیم، منتهی خلیفه ی چهارم!
و اگر پیغمبر ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ می فرمود: علی ـ علیه السّلام ـ خلیفه ی بلافصل است، باز می گفتید: فصل به غیر خلفا مراد است، یعنی بلافصل اجنبی نسبت به خلفا، زیرا نسبت به خلافت شیخین اجماع قائم است!
۴.۶k
۲۸ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.