یادمهـ کلاسـ چهارمـ٬ تویـ کتابـ فارسیمونـ یهـ پسر هلندیـ
یادمهـ کلاسـ چهارمـ٬ تویـ کتابـ فارسیمونـ یهـ پسر هلندیـ بود کهـ انگشتشـ رو گذاشتهـ بود تویـ سوراخـ سد تا سد خرابـ نشهـ!!
قهرمانیـ کهـ با اسمـ و خاطرهـ اشـ بزرگـ شدیمـ!! "پطروسـ"
تویـ کتابـ، عکسیـ از #پطروسـ نبود و هیچـوقتـ تصویرشـ را ندیدیمـ...!!
همینـ باعثـ شد کهـ هر کدامـ از ما یکـ جوریـ تصورشـ کنیمـ و برایـ سالها تویـ ذهنمانـ ماندگار شود!!
پطروسـ ذهنـ ما خستهـ بود٬ تشنهـ و رنگـ پریدهـ، انگشتشـ کرختـ شدهـ بود و...!!
سالها بعد فهمیدیمـ کهـ اسمـ واقعیـ پطروسـ٬ هانسـ بودهـ!!
تازهـ هانسـ همـ یهـ شخصیتـ تخیلیـ بودهـ کهـ یهـ نویسندهـ آمریکاییـ بهـ نامـ "مریـ میپـ داچـ"اونو نوشتهـ بود!!
بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!!
خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!!
شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!!
اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از #قهرمان بود!!
قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!
#شهید ابراهیم هادی:
جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!!
#شهید حسین فهمیده:
نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!!
#شهید حاج محمدابراهیم همت:
سرداری که سرش را خمپاره برد...!!!
#شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:
سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!!
#شهیدان مهدی و مجید زین الدین:
دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!!
#شهید حسن باقری:
کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!!
#شهید مصطفی چمران:
دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!!
و.......
کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!!
ما که خودمان قهرمان داشتیم!!!
روحشانـ شاد و یادشانـ گرامیـ باد
قهرمانیـ کهـ با اسمـ و خاطرهـ اشـ بزرگـ شدیمـ!! "پطروسـ"
تویـ کتابـ، عکسیـ از #پطروسـ نبود و هیچـوقتـ تصویرشـ را ندیدیمـ...!!
همینـ باعثـ شد کهـ هر کدامـ از ما یکـ جوریـ تصورشـ کنیمـ و برایـ سالها تویـ ذهنمانـ ماندگار شود!!
پطروسـ ذهنـ ما خستهـ بود٬ تشنهـ و رنگـ پریدهـ، انگشتشـ کرختـ شدهـ بود و...!!
سالها بعد فهمیدیمـ کهـ اسمـ واقعیـ پطروسـ٬ هانسـ بودهـ!!
تازهـ هانسـ همـ یهـ شخصیتـ تخیلیـ بودهـ کهـ یهـ نویسندهـ آمریکاییـ بهـ نامـ "مریـ میپـ داچـ"اونو نوشتهـ بود!!
بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!!
خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!!
شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!!
اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از #قهرمان بود!!
قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!
#شهید ابراهیم هادی:
جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!!
#شهید حسین فهمیده:
نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!!
#شهید حاج محمدابراهیم همت:
سرداری که سرش را خمپاره برد...!!!
#شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:
سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!!
#شهیدان مهدی و مجید زین الدین:
دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!!
#شهید حسن باقری:
کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!!
#شهید مصطفی چمران:
دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!!
و.......
کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!!
ما که خودمان قهرمان داشتیم!!!
روحشانـ شاد و یادشانـ گرامیـ باد
۱.۷k
۰۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.