در نهج البلاغه از عشق به معنای منفی آن سخن گفته شده است .
در نهج البلاغه از عشق به معنای منفی آن سخن گفته شده است . حضرت آن را کور کننده چشم عقل و کر کننده گوش عقل و دل دانسته است. « هر کس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش می کند و قلبش را بیمار کرده با چشمی بیمار می نگرد و با گوشی بیمار می شنود . خواهش های نفس پرده عقلش را دریده ، دوستی دنیا دلش را میرانده است، شیفته بی اختیار دنیا و برده آن است و برده کسانی است که چیزی از دنیا در دست دارند. دنیا به هر طرف برگردد او نیز بر می گردد ، و هر چه هشدارش دهند از خدا نمی ترسد.» ( نهج البلاغه ، خطبه 109)
با تقسیماتی که برای عشق بیان کردیم می توان گفت آنچه از عشق در این خطبه مراد حضرت بوده ، عشق از نوع اول آن، که برگرفته از شهوت است می باشد. و عشق در نوع عالی آن که قسم سوم بود نه تنها کور کننده چشم دل و عقل نیست بلکه نهایت شکوفایی عقل و دل انسان است.
با تقسیماتی که برای عشق بیان کردیم می توان گفت آنچه از عشق در این خطبه مراد حضرت بوده ، عشق از نوع اول آن، که برگرفته از شهوت است می باشد. و عشق در نوع عالی آن که قسم سوم بود نه تنها کور کننده چشم دل و عقل نیست بلکه نهایت شکوفایی عقل و دل انسان است.
۹۶۱
۰۷ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.