تا به حال شده در شیشه، در آینه، حتی در انعکاس باران کسی ر

تا به حال شده در شیشه، در آینه، حتی در انعکاس باران کسی را ببینید که شاید قدم ها از شما دور است

شده با شنیدن یک اسم خاص دلتان بریزد
شده در یک جمع از نگاهتان غافل شوید و ببینید پی کسی میگردد که شاید اصلاً آنجا نیست

تا به حال شده تنهایی پاییز را قدم بزنید و جای دو نفر برگ زیر پایتان خش خش کنید

شده لابه‌لای لحظه های تنهایی‌ را با کسی پر کنید که دست هایتان از او خالی‌ست
با او حرف بزنید، خاطره تعریف کنید و حتی با هم بخندید

تا به حال شده ناخواسته ترانه ای را به کسی ربط دهید؟
شده با اشک به خواب بروید؟
یا شده لبخند بزنید و ندانید به چه چیز میخندید؟

اگر شده
پس نباید تعجب کنید

اگر زرد را خزان میبینید
آبی را دریا
و عشق را قرمز

تبریک میگویم
شما عاشقید