قسمت پنجم رمان عاشقم شو خلاصم کن 😍 😍 😍
قسمت پنجم رمان عاشقم شو خلاصم کن 😍 😍 😍
برگشتم سمت در که دیدم سایه ینفر اونجاس مثه چیز ترسیده بودم و داشتم سایشو دنبال میکرم که دیدم اومد رو بالکن چی سهون۰؟!😳 😳 نه این لوهان بود....
دهنمو که ۳۶۰ درجه باز بودو جمع کردم سرمو به نشونه احترام خم کردم و اومدم رد شم که..✘
ببینم من تورو قبلا جایی ندیدم؟؟؟!!!قیافت خیلیییییی اشنا میزنه !!!!!🐣
اروم گفتم اونروز جلوی در همو ملاقات کردیم من جیون هستم
اووووو اهانننننن فهمیدم همون دختر مغز فندقی؟؟؟!!!!
😡 😡 😡 چییییی؟؟؟مغز فندقی پس تو هم کتلتی !!!😂 😂 😂
ای کاش میشد اینو بلندو واضح بگم که بشنوه ایشششش لنگههه اون دوست مغرورشه🙄 🙄
که اینطور کتلت!!!!
چی؟؟؟؟ینی شنید واااای خداااا
شده بودم گوجه فرنگی فقط
از خجالت داشتم اب میشدم اصن نمیدونستم چی بگم کع دوباره گفت
اینکه میبینم دختره معمولیه مثه تو از اینکه باهاش حرف میزمم جیغ نمیزنع و امضا نمیخواد خوشحالمممم!!!!!!
وات د فاز؟؟!!!این یارو دو تختش کمه !!!!مگه شاهزادع جومونگی تووویا هونگیل دونگ😞 😞 😞
البته اینو تو دلم گفتم که خیطی بار نیاد 😅 😅 دوباره ادامه داد...
ای بابا این چقدر پرچنس خوابم گرفت🤐 🤐 🤐 🤐
اما....قیافت برام اشنا تره تو شبیه ینفر هستی بدون معطلی جواب دادم ...
کی؟؟؟؟؟!!!😯 😯 😯 😰 😖 😰 😰
شبیه سان هی
سان هی ؟؟؟کیه اوون؟؟!!!
یه لبخند تلخ و مصنوعی زدو گفت هیشکی بیخیال میتونی بری بخوابی ببخشید سرتو با حرفام درد اووردم:))
پووووووففففف اره افرین راحت شدم آخیشششش😅 ☺ ️😄 😄 😄
همینطور که داشتم میرفتم تو ..
بلند خندیدو گفت شنیدمااااااا
منم اروم گفتم خو بشنوی
اینم شنیدممم😒 😒 😒
وااای زود تر برم تا مغزمو نخوندههه😵 😵 😰 😰 😰
دوباره رفتم تو اتاق همین دراز کشیدم دیدم دوباره خوابم نمیبره گوشیو هندس فریمو دراوورم زدم به گوشم رفتم👣 👣 موزیک ها🎵 🎵 🎵 🎵 ⏺ ⏹ ⏯
پلی رو زدم اهنگ پارک شین هه lovedays
واووووو صداااااش ارامش بخشههههه😌 😌 😌
اروم اروم پلکام سنگین شد و ....😴 😴 😴 😴
جیوووون؟؟؟پاشو دخترررر کار داریممممم حسابییییی
چشامو باز کردم سویان بوود یه لبخندی زدمو گفتمم باشه گلابی تو برو 😂 😂 😂
قهقهه زدو از در رفت بیرون همونطور که مسواک میزدم یه لبخند کشیده ای زدمو گفتم خدارو شکر که همه باهام خوبن که یهو ...
هی جیون زود باش اماده شو وگرنه زیرابتو میزنم بندازنت بیرون من نمیدونم رو چه حسابی رات دادن 😑 😑 😑 این صدای هیاپ بود یه خدمتکار مغرورو بداخلاق
خدایاااا شکرت....نشد ما از یه چی تعریف کنیم تا یه مینز بعدش گوه بودنش معلوم نشههه😞 😞 ☹ ️☹ ️💩 💩 💩 💩 💩 💩 آی ام وضیعت 😂 😂 😂 😂 خودمم خندم گرفته بود زود اماده شدمو از اتاق زدم بیرون که دیدم بکیهون و کای دارن شوخی ژلف میکنن
چرا انقدر پسرا ژلف شدن واقعاا؟؟!!!سهون مثه بت زهر مار سر میز نشسته بود لوهانم داشت با گوشیش بازی میکرد
بقیه هم مشغول صحبت بودن
رفتم تو اشپز خونه وسایلو با سویان ام
برگشتم سمت در که دیدم سایه ینفر اونجاس مثه چیز ترسیده بودم و داشتم سایشو دنبال میکرم که دیدم اومد رو بالکن چی سهون۰؟!😳 😳 نه این لوهان بود....
دهنمو که ۳۶۰ درجه باز بودو جمع کردم سرمو به نشونه احترام خم کردم و اومدم رد شم که..✘
ببینم من تورو قبلا جایی ندیدم؟؟؟!!!قیافت خیلیییییی اشنا میزنه !!!!!🐣
اروم گفتم اونروز جلوی در همو ملاقات کردیم من جیون هستم
اووووو اهانننننن فهمیدم همون دختر مغز فندقی؟؟؟!!!!
😡 😡 😡 چییییی؟؟؟مغز فندقی پس تو هم کتلتی !!!😂 😂 😂
ای کاش میشد اینو بلندو واضح بگم که بشنوه ایشششش لنگههه اون دوست مغرورشه🙄 🙄
که اینطور کتلت!!!!
چی؟؟؟؟ینی شنید واااای خداااا
شده بودم گوجه فرنگی فقط
از خجالت داشتم اب میشدم اصن نمیدونستم چی بگم کع دوباره گفت
اینکه میبینم دختره معمولیه مثه تو از اینکه باهاش حرف میزمم جیغ نمیزنع و امضا نمیخواد خوشحالمممم!!!!!!
وات د فاز؟؟!!!این یارو دو تختش کمه !!!!مگه شاهزادع جومونگی تووویا هونگیل دونگ😞 😞 😞
البته اینو تو دلم گفتم که خیطی بار نیاد 😅 😅 دوباره ادامه داد...
ای بابا این چقدر پرچنس خوابم گرفت🤐 🤐 🤐 🤐
اما....قیافت برام اشنا تره تو شبیه ینفر هستی بدون معطلی جواب دادم ...
کی؟؟؟؟؟!!!😯 😯 😯 😰 😖 😰 😰
شبیه سان هی
سان هی ؟؟؟کیه اوون؟؟!!!
یه لبخند تلخ و مصنوعی زدو گفت هیشکی بیخیال میتونی بری بخوابی ببخشید سرتو با حرفام درد اووردم:))
پووووووففففف اره افرین راحت شدم آخیشششش😅 ☺ ️😄 😄 😄
همینطور که داشتم میرفتم تو ..
بلند خندیدو گفت شنیدمااااااا
منم اروم گفتم خو بشنوی
اینم شنیدممم😒 😒 😒
وااای زود تر برم تا مغزمو نخوندههه😵 😵 😰 😰 😰
دوباره رفتم تو اتاق همین دراز کشیدم دیدم دوباره خوابم نمیبره گوشیو هندس فریمو دراوورم زدم به گوشم رفتم👣 👣 موزیک ها🎵 🎵 🎵 🎵 ⏺ ⏹ ⏯
پلی رو زدم اهنگ پارک شین هه lovedays
واووووو صداااااش ارامش بخشههههه😌 😌 😌
اروم اروم پلکام سنگین شد و ....😴 😴 😴 😴
جیوووون؟؟؟پاشو دخترررر کار داریممممم حسابییییی
چشامو باز کردم سویان بوود یه لبخندی زدمو گفتمم باشه گلابی تو برو 😂 😂 😂
قهقهه زدو از در رفت بیرون همونطور که مسواک میزدم یه لبخند کشیده ای زدمو گفتم خدارو شکر که همه باهام خوبن که یهو ...
هی جیون زود باش اماده شو وگرنه زیرابتو میزنم بندازنت بیرون من نمیدونم رو چه حسابی رات دادن 😑 😑 😑 این صدای هیاپ بود یه خدمتکار مغرورو بداخلاق
خدایاااا شکرت....نشد ما از یه چی تعریف کنیم تا یه مینز بعدش گوه بودنش معلوم نشههه😞 😞 ☹ ️☹ ️💩 💩 💩 💩 💩 💩 آی ام وضیعت 😂 😂 😂 😂 خودمم خندم گرفته بود زود اماده شدمو از اتاق زدم بیرون که دیدم بکیهون و کای دارن شوخی ژلف میکنن
چرا انقدر پسرا ژلف شدن واقعاا؟؟!!!سهون مثه بت زهر مار سر میز نشسته بود لوهانم داشت با گوشیش بازی میکرد
بقیه هم مشغول صحبت بودن
رفتم تو اشپز خونه وسایلو با سویان ام
۴.۳k
۲۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.