از پشت کوه های برف زده
از پشت کوه های برف زده
سلام لاله اندود مرا
یخ نزده به دلبرم برسان ...
ای پرنده ی جا مانده از حوادث سرد !
و بگو که شبهای اینجا
غریبانه گریه میکنند
در شانه های تحملم ...
اگر برفی شدم !
دلم را به زنبقی بپیچید
و چند آیه از بوسه های جا مانده اش
از جیب خاطراتم
بر گلوی همیشه خوابیده در بغضم نشان دهید
تا به آسمانم برسد !
و برایش آخرین دردم را بخوانید
که بی تو کوچید
اما با تو بود تمام تپش های امیدش ..... #
سلام لاله اندود مرا
یخ نزده به دلبرم برسان ...
ای پرنده ی جا مانده از حوادث سرد !
و بگو که شبهای اینجا
غریبانه گریه میکنند
در شانه های تحملم ...
اگر برفی شدم !
دلم را به زنبقی بپیچید
و چند آیه از بوسه های جا مانده اش
از جیب خاطراتم
بر گلوی همیشه خوابیده در بغضم نشان دهید
تا به آسمانم برسد !
و برایش آخرین دردم را بخوانید
که بی تو کوچید
اما با تو بود تمام تپش های امیدش ..... #
۵۳۹
۱۲ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.