ببین در قهر چشمانت چه دیدم
ببین در قهر چشمانت چه دیدم
که از روز ازل جز تو ندیدم
چه داغی بر دلم افکندی ای دوست
که از هجر تو اینگونه خمیدم
الهی بار الهی رحمتی کن
ببین از دوریش مجنون چو بیدم
دلم اشوب و داغ از شوق دیدار
تنم کوره ولی صورت سپیدم
همیشه در نگاهت برق سردیست
ولی بازم به عشق تو مریدم
غلط کردم دگر عاشق نمیشم
در قلبم رو بستم شاه کلیدم
که از روز ازل جز تو ندیدم
چه داغی بر دلم افکندی ای دوست
که از هجر تو اینگونه خمیدم
الهی بار الهی رحمتی کن
ببین از دوریش مجنون چو بیدم
دلم اشوب و داغ از شوق دیدار
تنم کوره ولی صورت سپیدم
همیشه در نگاهت برق سردیست
ولی بازم به عشق تو مریدم
غلط کردم دگر عاشق نمیشم
در قلبم رو بستم شاه کلیدم
۱۷۷
۱۷ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.