چن روز پیش تولد ۱۸ سالگیش بود...

چن روز پیش تولد ۱۸ سالگیش بود...
دخترمو میگم:)
توروز تولدش یه غم عجیبے تو چشاش بود
وقتے عزش پرصیدم، فقد عزم خواصت عز پیشش برم
پشت در پا ب پاش گریه کردم
باورم نمیشد دختر من واسه احساسش اشڪ بریزه‌:)
*یاد وقتے افتادم ڪ گریه میڪردیو میگفتم اشڪ تمساحه:) باور نڪردم*
داشتم اتاقشو تمیز میڪردم عز زیر تختش صیگار پیدا ڪردم:)
تمام بدنم ریخت...دختر من؟
یاد وقتے افتادم ڪ گفتے بخاطرم سیگار ڪشیدے و...من خندیدم فقط...باورت
در اتاقشو باز ڪرد و با سرعت تمام تلفنو برداشت و بعد عز ۴۰ ثانیه ڪوبید زمین
رفت تو اتاقو عربده زد بردار لعنتے... با عربده هاش توے قلبم سم ترشح میشد
*یاد وقتے افتادم ڪ حوصله تورو نداشتم...قهراے بیخودیم
سرڪار بودم...دلم عجیب شور زد
به ۲۰ دقیقه هم نڪشید عز بیمارستان زنگ زدن
آخ...دخترم:)، بعدها فهمیدم دخترم عشقشو با ڪس دیگه دیده...
عز اون روز فقط با قرصاے ارام بخش داره زندگے میڪنه
جلوم پرپر شد:) و من یاد خیانتم ب تو میفتم
بعد عز اینهمه سال ینے منو نبخشیدے؟
باید تاوانشو دخترم میداد؟
تاوان بدے دادم!!! براے ی پدر چ عذابے بیشتر عزینکه بچش جلوش له شه؟
ڪاش حداقل الان ببخشتم...
من فقط میخام دخترم ب زندگیه عادیش برگرده
!!کاش با عشق هم بد تا نڪنیم!! |زمین بدجوری گرده|
دختر خوب پسر خوب
ابجی من داداش گلم ب کسی قول الڪے ندین نوڪرتونم گاهے اوقات یڪی زندگیشو مبناے همین قولا و وعده هاے الڪی برپا میڪنه و وقتے ڪ شما ترڪش میڪنین رویا و ارزوے اونو نابود میکنین و بعدش💔 تاوانشو بچه هاتون میدن💔 😿
#سختهـــــــــــــــــ..... ب خداوندے خدا سختهــــــــــــــــــــ
نڪنین این ڪارو تاوان دلشڪستن خیلے بدهـــــــــــــــــــــــــــــــــــ