در مسیرت هرچه آبادیست ویران می شود
در مسیرت هرچه آبادیست ویران می شود
بس که عشوه در نگاه تو فراوان می شود
ابرویت بــردار و جنگ تن به تن آغاز کن
کشته شمشیــر تو پیروز میـدان می شود
صورتت نظم جهـان را پاک در هم ریخته
کوه حتی پشت خورشید تو پنهان می شود
از میــان شــاخه های بیـد زیـر روسـریت
باد رد شد بعد ازآن هر روز طوفان می شود
زیـر گل های بهاری برف پنهان کرده ای
دکمه هایت وا که شد گویا زمستان می شود
فالهــایم از تو می گوینــد و از شیرینـیت
قهوه حتی بی محابا مست فنجان می شود
بس که عشوه در نگاه تو فراوان می شود
ابرویت بــردار و جنگ تن به تن آغاز کن
کشته شمشیــر تو پیروز میـدان می شود
صورتت نظم جهـان را پاک در هم ریخته
کوه حتی پشت خورشید تو پنهان می شود
از میــان شــاخه های بیـد زیـر روسـریت
باد رد شد بعد ازآن هر روز طوفان می شود
زیـر گل های بهاری برف پنهان کرده ای
دکمه هایت وا که شد گویا زمستان می شود
فالهــایم از تو می گوینــد و از شیرینـیت
قهوه حتی بی محابا مست فنجان می شود
۶۸۵
۱۶ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.