+گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
+گفت : #جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و #بارون بزنه
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!
+گفت : میدونی؟ خیلیا تو #جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی تو #جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من #جمعه ها
رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
"لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد!
#دلنوشته
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و #بارون بزنه
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!
+گفت : میدونی؟ خیلیا تو #جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی تو #جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من #جمعه ها
رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
"لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد!
#دلنوشته
۱.۳k
۲۷ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.