انه ات آباد ای دل ، بَس خرابم کرده ای چون طبیب حاذقی ، اک
انه ات آباد ای دل ، بَس خرابم کرده ای چون طبیب حاذقی ، اکنون جوابم کرده ای من که عمری پا به پایت آمدم تا کوی یار از چه رو اکنون چنین، در غصه خوابم کرده ای گفتی آنشب ساز بردارم روم در زیر پَرچین دلش پس چرا خندیدی ...
۱.۹k
۲۸ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.