zohre
zohre
مردم شهر سیاه
خنده هاشان همه از روی سیاست...
دلشان سنگ سیاست...
ما در این شهر دویدیم و دویدیم...
چه سود؟
هر کجا پرسه زدیم خبر از عشق نبود...
و تو ای مرغ مهاجر،
که از این شهر گذر خواهی کرد...
نکند از هوس دانه گندم به زمین بنشینی...؟؟
مردم شهر سیاه
خنده هاشان همه از روی سیاست...
دلشان سنگ سیاست...
ما در این شهر دویدیم و دویدیم...
چه سود؟
هر کجا پرسه زدیم خبر از عشق نبود...
و تو ای مرغ مهاجر،
که از این شهر گذر خواهی کرد...
نکند از هوس دانه گندم به زمین بنشینی...؟؟
۲.۳k
۲۶ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.