تا به حال اسم مک فارلین رو شنیدید؟ دیدار سری و مخفی حسن ر
تا به حال اسم مک فارلین رو شنیدید؟ دیدار سری و مخفی حسن روحانی، به دور از چشم امام (ره) و علیرغم مخالفت امام (ره) با نمایندگان رئیس جمهور آمریکا!!
حمید روحانی: در قضیه مکفارلین، آنها چون اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند و زمینهای فراهم کردند که مکفارلین به تهران بیاید. آنها فکر میکردند که امام در مقابل عمل انجامشده قرار خواهد گرفت و تسلیم میشود و کوتاه میآید!!!
دیداری نیز در سال 1365 در تهران رخ داد که افشای آن جنجالی به پا کرد که به "ایران گِیت" یا "ایران-کنترا" معرف شد. شاید جالب باشد که بدانید این دیدار میان رابرت مک فارلین و حسن روحانی در هتل استقلال بوده است!
جریان سازشکاری که پس از آزادی خرمشهر، به دنبال ختم جنگ از طریق اعلام آتش بس و سپس برقراری رابطه با آمریکا بود، از اوایل سال 1364 به مذاکرات پشت پرده با آمریکایی ها روی آورد. این ماجرا پس از گذشت یک سال، منجر به سفر مخفیانه مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا و برخی دیگر از مقامات بلند پایه آمریکایی به ایران در خرداد 1365 گردید که به ماجرای مک فارلین معروف شد. هدف اصلی آمریکایی ها از اعزام مک فارلین به ایران، برقراری رابطه با کسانی بود که احتمالاً بعد از امام خمینی، قدرت را در ایران به دست می گرفتند. خبرگزاری آلمان در تاریخ 14 اسفند 1365 گزارش داد که رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به نتایج گزارش کمیسیون تاور و ماجرای مک فارلین، اظهار داشته: «من ابتکار اولیه مربوط به ایران را با هدف ایجاد رابطه با افرادی که ممکن بود پس از آیت الله خمینی رهبری را به دست گیرند، انجام دادم».
هنگامی که مک فارلین ( مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا ) به همراه تعدادی دیگر از مسئولین آمریکایی در تاریخ 4 خرداد 65 به ایران می آیند، آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد می کند که حسن روحانی با وی دیدار و مذاکره کند؛ اما امام خمینی با این پیشنهاد مخالفت می کند.
هنگامی که هیئت مک فارلین در خرداد 65 به تهران می آید، امام خمینی اجازه نمی دهد تا هیچ یک از مقامات درجه یک نظام با او ملاقات کنند. اما آقای هاشمی علی رغم نهی امام، به جای خود، معاون خویش ـ حسن روحانی ـ را به ملاقات آنان می فرستد. البته حسن روحانی در این جلسه خود را با نام مستعار معرفی می کند تا موضوع ملاقات وی با آمریکایی ها پنهان بماند. اما آمریکایی ها که وی را می شناخته اند، از این که بالاخره توانسته اند با یکی از افراد صاحب نفود در ایران ملاقات کنند، بسیار خوشحال بودند. در این رابطه مجله آمریکایی فارین پالیسی، نوشته بود: «در شرایطی که رابرت مک فارلین متعاقب ورود به تهران و مواجهه با ممانعت امام از ملاقات هیئت آمریکایی با سران نظام، از تحقق اهداف جاه طلبانه و پنهانی آمریکا مبنی بر توسعه روابط سیاسی جدید با "میانه روها"ی ایران ناامید شده بود، پیوستن حسن روحانی به میز مذاکرات، موجبات دلگرمی و امیدواری مجدد فرستاده ریگان را در رسیدن به اهداف وی فراهم آورد.
سخنان رد و بدل شده در این مذاکرات، توسط کارمندان شورای امنیت ملی که از اعضای هیئت آمریکایی بودند، نوشته شده است. این متون در گزارش کمیسیون تاور منتشر شد که بعدها به تحقیق در مورد فروش تسلیحات پرداخت. این متون نشان می دهد که برخی از مسئولین ایران، نگران اطلاع یافتن عناصر تندرو در کشور از "جلسه با آمریکایی ها" بودند. هوارد تیچر، کارمند شورای امنیت ملی آمریکا، که شرح جلسه را نوشته بود، به فارین پالیسی گفت که [حسن] روحانی از نام مستعار استفاده می کرد تا از خود در صورت افشای جزئیات گفتگوها، حفاظت کند».
مک فارلین نیز در گزارش خود در سال 1986 نوشت: «بر اساس لحن سخنان، نظرات و عبارات هوشمندانه روحانی از آنچه که ممکن است در راه یک رابطه تعاملی باثبات باشد، من معتقدم که به یک مقام ایرانی مهم دسترسی پیدا کرده ایم و این خوب است».
دیوید کریست، سرهنگ نیروی دریایی آمریکا و کارشناس ارشد تاریخ در پنتاگون، در ماه جولای 2013 کتابی را با عنوان « تاریخ ایرانی: جنگ گرگ و میش؛ تاریخ سرّی مناقشه 30 ساله آمریکا با ایران « منتشر کرد. وی در بخشی از کتاب جنگ گرگ و میش، با اشاره به همین موضوع، می نویسد: «پیغامی که مک فارلین به پویندکستر مخابره کرد، کمی خوشبینانه بود. وی نوشته بود: بالاخره دست ما به یک مقام حسابی ایران رسید. .. در مسیر رسیدن به چیزی هستیم که می تواند دستاوردی حقیقتاً استراتژیک در برابر شوروی باشد.»
بعدها آقای هاشمی طی مصاحبه ای با روزنامه کیهان در سال 1382، نقش آقای حسن روحانی را به عنوان یکی از مذاکره کنندگان حاضر در جلسات گفت و گو با هیئت آمریکایی، به صراحت مورد تأیید قرار می دهد. وی می گوید: «اصل قضیه این بود که ما پنج نفر و امام، در جریان
حمید روحانی: در قضیه مکفارلین، آنها چون اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند و زمینهای فراهم کردند که مکفارلین به تهران بیاید. آنها فکر میکردند که امام در مقابل عمل انجامشده قرار خواهد گرفت و تسلیم میشود و کوتاه میآید!!!
دیداری نیز در سال 1365 در تهران رخ داد که افشای آن جنجالی به پا کرد که به "ایران گِیت" یا "ایران-کنترا" معرف شد. شاید جالب باشد که بدانید این دیدار میان رابرت مک فارلین و حسن روحانی در هتل استقلال بوده است!
جریان سازشکاری که پس از آزادی خرمشهر، به دنبال ختم جنگ از طریق اعلام آتش بس و سپس برقراری رابطه با آمریکا بود، از اوایل سال 1364 به مذاکرات پشت پرده با آمریکایی ها روی آورد. این ماجرا پس از گذشت یک سال، منجر به سفر مخفیانه مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا و برخی دیگر از مقامات بلند پایه آمریکایی به ایران در خرداد 1365 گردید که به ماجرای مک فارلین معروف شد. هدف اصلی آمریکایی ها از اعزام مک فارلین به ایران، برقراری رابطه با کسانی بود که احتمالاً بعد از امام خمینی، قدرت را در ایران به دست می گرفتند. خبرگزاری آلمان در تاریخ 14 اسفند 1365 گزارش داد که رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به نتایج گزارش کمیسیون تاور و ماجرای مک فارلین، اظهار داشته: «من ابتکار اولیه مربوط به ایران را با هدف ایجاد رابطه با افرادی که ممکن بود پس از آیت الله خمینی رهبری را به دست گیرند، انجام دادم».
هنگامی که مک فارلین ( مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا ) به همراه تعدادی دیگر از مسئولین آمریکایی در تاریخ 4 خرداد 65 به ایران می آیند، آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد می کند که حسن روحانی با وی دیدار و مذاکره کند؛ اما امام خمینی با این پیشنهاد مخالفت می کند.
هنگامی که هیئت مک فارلین در خرداد 65 به تهران می آید، امام خمینی اجازه نمی دهد تا هیچ یک از مقامات درجه یک نظام با او ملاقات کنند. اما آقای هاشمی علی رغم نهی امام، به جای خود، معاون خویش ـ حسن روحانی ـ را به ملاقات آنان می فرستد. البته حسن روحانی در این جلسه خود را با نام مستعار معرفی می کند تا موضوع ملاقات وی با آمریکایی ها پنهان بماند. اما آمریکایی ها که وی را می شناخته اند، از این که بالاخره توانسته اند با یکی از افراد صاحب نفود در ایران ملاقات کنند، بسیار خوشحال بودند. در این رابطه مجله آمریکایی فارین پالیسی، نوشته بود: «در شرایطی که رابرت مک فارلین متعاقب ورود به تهران و مواجهه با ممانعت امام از ملاقات هیئت آمریکایی با سران نظام، از تحقق اهداف جاه طلبانه و پنهانی آمریکا مبنی بر توسعه روابط سیاسی جدید با "میانه روها"ی ایران ناامید شده بود، پیوستن حسن روحانی به میز مذاکرات، موجبات دلگرمی و امیدواری مجدد فرستاده ریگان را در رسیدن به اهداف وی فراهم آورد.
سخنان رد و بدل شده در این مذاکرات، توسط کارمندان شورای امنیت ملی که از اعضای هیئت آمریکایی بودند، نوشته شده است. این متون در گزارش کمیسیون تاور منتشر شد که بعدها به تحقیق در مورد فروش تسلیحات پرداخت. این متون نشان می دهد که برخی از مسئولین ایران، نگران اطلاع یافتن عناصر تندرو در کشور از "جلسه با آمریکایی ها" بودند. هوارد تیچر، کارمند شورای امنیت ملی آمریکا، که شرح جلسه را نوشته بود، به فارین پالیسی گفت که [حسن] روحانی از نام مستعار استفاده می کرد تا از خود در صورت افشای جزئیات گفتگوها، حفاظت کند».
مک فارلین نیز در گزارش خود در سال 1986 نوشت: «بر اساس لحن سخنان، نظرات و عبارات هوشمندانه روحانی از آنچه که ممکن است در راه یک رابطه تعاملی باثبات باشد، من معتقدم که به یک مقام ایرانی مهم دسترسی پیدا کرده ایم و این خوب است».
دیوید کریست، سرهنگ نیروی دریایی آمریکا و کارشناس ارشد تاریخ در پنتاگون، در ماه جولای 2013 کتابی را با عنوان « تاریخ ایرانی: جنگ گرگ و میش؛ تاریخ سرّی مناقشه 30 ساله آمریکا با ایران « منتشر کرد. وی در بخشی از کتاب جنگ گرگ و میش، با اشاره به همین موضوع، می نویسد: «پیغامی که مک فارلین به پویندکستر مخابره کرد، کمی خوشبینانه بود. وی نوشته بود: بالاخره دست ما به یک مقام حسابی ایران رسید. .. در مسیر رسیدن به چیزی هستیم که می تواند دستاوردی حقیقتاً استراتژیک در برابر شوروی باشد.»
بعدها آقای هاشمی طی مصاحبه ای با روزنامه کیهان در سال 1382، نقش آقای حسن روحانی را به عنوان یکی از مذاکره کنندگان حاضر در جلسات گفت و گو با هیئت آمریکایی، به صراحت مورد تأیید قرار می دهد. وی می گوید: «اصل قضیه این بود که ما پنج نفر و امام، در جریان
۱۳.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.