شب بودپسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخ
شب بودپسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش بودگوشیشوبرداشت نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کردبه رفیقش یکی واسه عشقش،عشقش جواب داد:دیوونه شدی این موقع شب بگیربخواب...بای!رفیقش جواب داد:کجا؟تنهانریاوایسامنم بیام......پسرلبخندی زدوچشاشوبست....سلامتی هرچی رفیقه..!
۹۲۷
۰۵ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.