بسیار زیبا از حسین پناهی "روحش شاد"
بسیار زیبا از حسین پناهی "روحش شاد"
میدونی بهشت کجاست؟
یه فضای چند وجب در چند وجب ، بین بازوهای کسی که دوستش داری...
وقتی کسی اندازت نیست، دست به اندازه ی خودت نزن...
ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی است...
می کوشم غمهایم را غرق کنم، بی شرفها یاد گرفته اند شنا کنند...
مگه اشک چقدر وزن داره که با جاری شدنش اینقدر سبک میشیم؟...
با فنجانی چای هم میتوان مست شد اگر اونی که باید باشد، باشد...
به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد...
جالب است...! ثبت احوال همه چیز را در شناسنامه ام نوشت جز احوالم...
اجازه...! اشک سه حرف ندارد ، اشک خیلی حرف دارد...
کودکی ام را دوست داشتم ، روزهایی که بجای دلم سر زانوهایم زخمی بود...
میدونی بهشت کجاست؟
یه فضای چند وجب در چند وجب ، بین بازوهای کسی که دوستش داری...
وقتی کسی اندازت نیست، دست به اندازه ی خودت نزن...
ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی است...
می کوشم غمهایم را غرق کنم، بی شرفها یاد گرفته اند شنا کنند...
مگه اشک چقدر وزن داره که با جاری شدنش اینقدر سبک میشیم؟...
با فنجانی چای هم میتوان مست شد اگر اونی که باید باشد، باشد...
به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد...
جالب است...! ثبت احوال همه چیز را در شناسنامه ام نوشت جز احوالم...
اجازه...! اشک سه حرف ندارد ، اشک خیلی حرف دارد...
کودکی ام را دوست داشتم ، روزهایی که بجای دلم سر زانوهایم زخمی بود...
۱.۳k
۱۵ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.