.
.
یک صبح جمعه ی پاییزی...
باز کردن پنجره با تو
دم کردن قهوه با تو
بیدار کردن من هم با تو
برای چشمهایت شعر سرودن با من!
نواختن پیانو با تو
زمزمه کردن شعرهایم با تو
نگاه شور انگیز و ناز و ادای ضعف آور با تو
بافتن موهایت با من!
انتخاب مقصد با تو
انتخاب مسیر با تو
انتخاب موزیک هم با تو
قصه ساختن از جاده خیس و عطر نفس هایت با من!
_علی سلطانی
یک صبح جمعه ی پاییزی...
باز کردن پنجره با تو
دم کردن قهوه با تو
بیدار کردن من هم با تو
برای چشمهایت شعر سرودن با من!
نواختن پیانو با تو
زمزمه کردن شعرهایم با تو
نگاه شور انگیز و ناز و ادای ضعف آور با تو
بافتن موهایت با من!
انتخاب مقصد با تو
انتخاب مسیر با تو
انتخاب موزیک هم با تو
قصه ساختن از جاده خیس و عطر نفس هایت با من!
_علی سلطانی
۹۶۳
۱۴ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.