شعر مهدوی
شعر_مهدوی
بیا و چهره شب را ستارهباران کن
بهار و غنچه و گل را به شهر، مهمان کن
به زردرویی گلهای پرشکسته نگر
فضای خاطر افسرده را گلستان کن
گرفته ظلمت شب، ره به کلبههای حزین
بیا! ز پرتو خود کلبه را چراغان کن
ز سنگ فتنه بییاوران کافرکیش
شکست شیشه دلها؛ بیا و احسان کن
بپا شده است خدا را قیامتی ز گناه
بیا و گوشه چشمی به حقپرستان کن
بیا و چهره شب را ستارهباران کن
بهار و غنچه و گل را به شهر، مهمان کن
به زردرویی گلهای پرشکسته نگر
فضای خاطر افسرده را گلستان کن
گرفته ظلمت شب، ره به کلبههای حزین
بیا! ز پرتو خود کلبه را چراغان کن
ز سنگ فتنه بییاوران کافرکیش
شکست شیشه دلها؛ بیا و احسان کن
بپا شده است خدا را قیامتی ز گناه
بیا و گوشه چشمی به حقپرستان کن
۵۲۵
۲۰ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.