ایمان قلبی
ایمان قلبی
ایمان استواری که زینب(س) به معبود یگانه دارد و اطمینانی که او بر سخن حق و برتری ولایت احساس می کند، از او شیرزن شجاعی می سازد که با جرأت تمام در برابر یزید فریاد برمی آورد: «ای یزید، آیا خیال کرده ای اینکه روزگار را بر ما تنگ کرده ای و جهان را تیره ساخته ای و ما را چون اسیران در شهر گرداندی به آن معنی است که ما را نزد خدا منزلتی نیست و تو نزد خدا کرامتی داری؟ سرجای خود بنشین و بازهم بنشین که هرگز چنین نیست. به خدا سوگند، تو فقط پوست خود را کندی و کالبد خود را دریدی و خود را خوار ساختی و این ننگ هرگز از زندگی تو پاک نخواهد شد».
ایمان استواری که زینب(س) به معبود یگانه دارد و اطمینانی که او بر سخن حق و برتری ولایت احساس می کند، از او شیرزن شجاعی می سازد که با جرأت تمام در برابر یزید فریاد برمی آورد: «ای یزید، آیا خیال کرده ای اینکه روزگار را بر ما تنگ کرده ای و جهان را تیره ساخته ای و ما را چون اسیران در شهر گرداندی به آن معنی است که ما را نزد خدا منزلتی نیست و تو نزد خدا کرامتی داری؟ سرجای خود بنشین و بازهم بنشین که هرگز چنین نیست. به خدا سوگند، تو فقط پوست خود را کندی و کالبد خود را دریدی و خود را خوار ساختی و این ننگ هرگز از زندگی تو پاک نخواهد شد».
۴۴۲
۱۳ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.