مردی نزد پزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت ، دکتر برای درمانش به او گفت به فلان سیرک برو ، آنجا دلقکیست آنقدر می خنداندت که غمهایت را یادت می رود ... مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.