امروز رفته بودیم خرید تو خیابونا بچه هارو میدیدم که با چه
امروز رفته بودیم خرید تو خیابونا بچه هارو میدیدم که با چه ذوقی دست تو دست پدرومادرشون میرن کم کم لوازم مدرسشونو تهیه کنن
یهو یاد بچه هایی افتادم که مدرسه رفتن که هیچ یک لحظه آرامش و اسوده بودن براشون آرزو شده
بچه هایی که باید مراقب باشن که وقتی صدای بمب و موشک شنیدن زود فرار کنن که مبادا زیر آوار بمونن
بچه هایی که بجای یاد گرفتن ریاضی و علوم و... ، مقاومت و شهادت و ایثار رو از پدران و مادرانشون یاد میگیرن
یهو یاد بچه هایی افتادم که مدرسه رفتن که هیچ یک لحظه آرامش و اسوده بودن براشون آرزو شده
بچه هایی که باید مراقب باشن که وقتی صدای بمب و موشک شنیدن زود فرار کنن که مبادا زیر آوار بمونن
بچه هایی که بجای یاد گرفتن ریاضی و علوم و... ، مقاومت و شهادت و ایثار رو از پدران و مادرانشون یاد میگیرن
۱.۳k
۲۰ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.