🔴 🔴 👈 🏻 اوتاکو ها بخونن👉 🏻 🔴 🔴 (لایک کنین ببینم چند نفر ه
🔴 🔴 👈 🏻 اوتاکو ها بخونن👉 🏻 🔴 🔴 (لایک کنین ببینم چند نفر همدرد دارم!)
دلم بدجوری از ضد اوتاکو ها پره😔 😔 😔
اینایی که تا اسم انیمه رو جلوشون میاری میگن مگه بچه ای اینارو میبینی؟؟
اینایی که تا واسه داشتن یه اکشن فیگور از ته دل آرزو میکنی میگن نگاش کن کوچولو رو میخواد أسباب بازی جمع کنه!
اینایی که تا واسشون یه انیمه ی توپ با صحنه های خفن میزاری میگن این کارتونا فقط زمان ما قشنگ بودن الان مسخره شدن
اینایی که تا میبینن واسه مرگ کراشت چطوری گریه میکنی با چشمای گرد نگات میکنن و انگ دیوونه بودن بهت میزنن
اینایی که تا میبینن با دانلود مانگا و انیمه جدید چقدر ذوق میکنی سر تاسف برات تکون میدن
اینایی تا میبینن واسه کراشت چطور غش و ضعف میری میزنن تو سرت میگن به دنیای واقعی بچسب تو دیگه بزرگ شدی
اینایی که تا میبینن چطور واسه فصل جدید انیمه منتظر و افسرده ای مسخرت میکنن و بهت میخندن
اینایی که تا عکس های خفن کراشت رو با ذوق براشون میاری و ازش تعریف میکنی پوففففففففف میکنن و میگن باز این شروع کرد
اینایی که نمیفهمن خوندن و تموم کردن یه مانگا چقدر برات مهمه
اینایی که تا میفهمن یائوی چیه و تو فوجوشی هستی......پوففففففف نگم اینو دیگه......
آره اینا.....همین ضد اوتاکو ها.....
همینا که با افتخار پا روی احساساتت میزارن و هرچی دوس دارن به کراشت میگن.....
همینایی که حتی اسم "انیمه" رو هم مسخره میکنن....میدونید منظورم چیه....
خیلی سخته....اوتاکو بودن خیلی سخته....
اونم بین اینهمه آدم که فکر میکنن خیلی بزرگن و خیلی میفهمن.....
اینایی که فکر میکنن تو بچه ای و بزرگ که بشی اینا از سرت میفته....
ولی هیچکدومشون نمیدونن.....انیمه تمام زندگی ما اوتاکوهاست.....
نمیدونن ما با لحظه لحظه درد کشیدن های "کانکی" خون گریه کردیم....
نمیدونن ما چطور فقط با دیدن "لیوای" تپش قلب گرفتیم.....
نمیدونن ما موقع شنیدن صدای خنده های "هاروکا" نفسمون از ذوق بند اومد.....
نمیدونن ما چطور تا هفته ها از مرگ "کوروسنسی" توی شوک بودیم و گریه کردیم.....
نمیدونن ما نوراگامی رو فقط به عشق چشمای "یاتو" نگاه کردیم.....
نمیدونن ما چقدر سر مرگ "اِل" توی شوک فرو رفتیم.....
نمیدونن ما چطور روز ها انتظار کشیدیم تا "میساکی" به "اوسوی" بگه دوسش داره.....
نمیدونن ما چقدر از دست کارای "یاماتو" حرص خوردیم و واسه "می" دلسوزی کردیم.....
نمیدونن ما چطور با دیدن قدرتمندی "شیل" احساس غرور کردیم......
نمیدونن ما چطور برای سکانس آخر قسمت آخر فصل اول بوسه ی ایزدی اشک شوق ریخیتیم.....
نمیدونن ما چقدر به عشق "آکوتاگاوا" به "دازای" احساس تاسف و غم کردیم....
نمیدونن ما چقدر ناراحت شدیم و اشک ریختیم وقتی "رِم" اونطوری بخاطر "سوبارو" جونش رو داد.....
نمیدونن ما چطور پا به پای "ویکتوریکا" منتظر "کوجو" شدیم تا برگرده.....
نمیدونن ما به عشق "کورو" خمیده راه رفتیم همش و یه جا لش کردیم.....
نمیدونن ما موقع دیوونه شدن "یو" و تبدیل شدنش به اسرافیل پایانی نگرانش شدیم.....
نمیدونن ما چقدر اون شب توی پارتی از "لیندا" و "بانری" متنفر شدیم.....
نمیدونن ما چطور برای عشق یک طرفه ی "هاره" به "شو" و ناکام مردنش احساس تاسف کردیم....
نمیدونن ما چقدر با "اومارو" احساس همزاد پنداری کردیم.....
نمیدونن ما آخرای فصل سوم هنر شمشیرزنی آنلاین با اتفاقی که برای "آسونا" داشت میفتاد، از شرم نمیتونستیم به صورت "کیریتو" نگاه کنیم.....
اونا هیچی نمیدونن.....
نمیدونن ما با انیمه و مانگا زنده ایم....
ما با اونا میخندیم....گریه میکنیم....میمیریم و دوباره زنده میشیم.....
معمولیا هیچی نمیدونن :)
دلم بدجوری از ضد اوتاکو ها پره😔 😔 😔
اینایی که تا اسم انیمه رو جلوشون میاری میگن مگه بچه ای اینارو میبینی؟؟
اینایی که تا واسه داشتن یه اکشن فیگور از ته دل آرزو میکنی میگن نگاش کن کوچولو رو میخواد أسباب بازی جمع کنه!
اینایی که تا واسشون یه انیمه ی توپ با صحنه های خفن میزاری میگن این کارتونا فقط زمان ما قشنگ بودن الان مسخره شدن
اینایی که تا میبینن واسه مرگ کراشت چطوری گریه میکنی با چشمای گرد نگات میکنن و انگ دیوونه بودن بهت میزنن
اینایی که تا میبینن با دانلود مانگا و انیمه جدید چقدر ذوق میکنی سر تاسف برات تکون میدن
اینایی تا میبینن واسه کراشت چطور غش و ضعف میری میزنن تو سرت میگن به دنیای واقعی بچسب تو دیگه بزرگ شدی
اینایی که تا میبینن چطور واسه فصل جدید انیمه منتظر و افسرده ای مسخرت میکنن و بهت میخندن
اینایی که تا عکس های خفن کراشت رو با ذوق براشون میاری و ازش تعریف میکنی پوففففففففف میکنن و میگن باز این شروع کرد
اینایی که نمیفهمن خوندن و تموم کردن یه مانگا چقدر برات مهمه
اینایی که تا میفهمن یائوی چیه و تو فوجوشی هستی......پوففففففف نگم اینو دیگه......
آره اینا.....همین ضد اوتاکو ها.....
همینا که با افتخار پا روی احساساتت میزارن و هرچی دوس دارن به کراشت میگن.....
همینایی که حتی اسم "انیمه" رو هم مسخره میکنن....میدونید منظورم چیه....
خیلی سخته....اوتاکو بودن خیلی سخته....
اونم بین اینهمه آدم که فکر میکنن خیلی بزرگن و خیلی میفهمن.....
اینایی که فکر میکنن تو بچه ای و بزرگ که بشی اینا از سرت میفته....
ولی هیچکدومشون نمیدونن.....انیمه تمام زندگی ما اوتاکوهاست.....
نمیدونن ما با لحظه لحظه درد کشیدن های "کانکی" خون گریه کردیم....
نمیدونن ما چطور فقط با دیدن "لیوای" تپش قلب گرفتیم.....
نمیدونن ما موقع شنیدن صدای خنده های "هاروکا" نفسمون از ذوق بند اومد.....
نمیدونن ما چطور تا هفته ها از مرگ "کوروسنسی" توی شوک بودیم و گریه کردیم.....
نمیدونن ما نوراگامی رو فقط به عشق چشمای "یاتو" نگاه کردیم.....
نمیدونن ما چقدر سر مرگ "اِل" توی شوک فرو رفتیم.....
نمیدونن ما چطور روز ها انتظار کشیدیم تا "میساکی" به "اوسوی" بگه دوسش داره.....
نمیدونن ما چقدر از دست کارای "یاماتو" حرص خوردیم و واسه "می" دلسوزی کردیم.....
نمیدونن ما چطور با دیدن قدرتمندی "شیل" احساس غرور کردیم......
نمیدونن ما چطور برای سکانس آخر قسمت آخر فصل اول بوسه ی ایزدی اشک شوق ریخیتیم.....
نمیدونن ما چقدر به عشق "آکوتاگاوا" به "دازای" احساس تاسف و غم کردیم....
نمیدونن ما چقدر ناراحت شدیم و اشک ریختیم وقتی "رِم" اونطوری بخاطر "سوبارو" جونش رو داد.....
نمیدونن ما چطور پا به پای "ویکتوریکا" منتظر "کوجو" شدیم تا برگرده.....
نمیدونن ما به عشق "کورو" خمیده راه رفتیم همش و یه جا لش کردیم.....
نمیدونن ما موقع دیوونه شدن "یو" و تبدیل شدنش به اسرافیل پایانی نگرانش شدیم.....
نمیدونن ما چقدر اون شب توی پارتی از "لیندا" و "بانری" متنفر شدیم.....
نمیدونن ما چطور برای عشق یک طرفه ی "هاره" به "شو" و ناکام مردنش احساس تاسف کردیم....
نمیدونن ما چقدر با "اومارو" احساس همزاد پنداری کردیم.....
نمیدونن ما آخرای فصل سوم هنر شمشیرزنی آنلاین با اتفاقی که برای "آسونا" داشت میفتاد، از شرم نمیتونستیم به صورت "کیریتو" نگاه کنیم.....
اونا هیچی نمیدونن.....
نمیدونن ما با انیمه و مانگا زنده ایم....
ما با اونا میخندیم....گریه میکنیم....میمیریم و دوباره زنده میشیم.....
معمولیا هیچی نمیدونن :)
۲۴.۶k
۰۵ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.