رمان love is still beautiful پارت چهاردهم
رمان love is still beautiful پارت چهاردهم
مینا:ام واسه اولین بار اشکال نداره
جی بی:بازم ببخشید (امیلی)از بکهیون که دور شدم با چشم دنبال اون ویکیه کزخل گشتم اهاننن خوده بیشعورشههه من:هویییی توووو کثافتتتت عوضیییی راستشووو بگو چجوری مخ جیمینووو زدیییی ویکی:هانننن .هلن از اون طرف مث بز پرید سمتمون
هلن:بنالللل ببینممم چطور مخشو زدیییی؟؟ ویکی:بابا چه مخی چه کشکی اخهههه من برم مخ اون جیمینه بیشعور عوضیه لاشی رو بزنم که چی بشههه اخههه هلن:خو خوشگله که چی بشه چی میگه این وسط همه تو کف جیمینن ویکی:بره گم بشه عنتر حالم ازش بهم میخوره من:ای جان شما دوتا زوج میشدید خیلی رمانتیک میشدید ویکی:امیلی میکشمت لیان:چه خبره اینجا؟ هلن:هیچی ویکی میخواد امیلی رو بکشه همین.یه لبخند ملیح هم زد بعد حرف یهو جین اومد سمتمون جین:که میخواستی بری دستشویی ها؟ هلن:یا هفت تن بنگتن تو از کجا اومدی اخهههه جین:از من فرار میکنی من:چی شده؟ ویکی:مگه خره که از تو فرار کنه؟ لیان:.... جین:ما شرط بندی کردیم اون باخت و قرار شد تا اخر مصاحبه تو بغلم بمونه من:یا جین تو خیلی منحرفی لیان:خخخخخ تو بغلت اخهههه ویکی:خدایا منو محو کن هلن:یه لطفی بکن و منم بکش خدا جین:میای تا اخر جلسه تو بغلم میشینی بعدش هر کاری خواستی میکنی.دست هلنا رو کشید و بردش بعدش محو شدن دیگه ما دقت نکردیم کدوم گوری رفتن ویکی:خلاصه داشتم میگفتم جیمین خیلی عوضیه لیان:چرا خوبه که؟ ویکی:خوبهههه کجاش خوبه اون عوضی برای این که دختره رو دست به سر کنه منو بوسید تازه وقتی دختره هم رفت ولم نکرد من:حتما خوشمزه بوده بهش چسبیده ویکی:امیلی میزنم با دیوار یکی بشی هاااا.لیان زد زیر خنده لیان:وای خدا قیافت خیلی باحاله ویکی ویکی:الان تن رو با دیوار یکی میکنم هااا رو اعصاب نرین بچه هااا من:چشم چشم نخور ما رو میتسو:سلامممم لیان:سلام خوبی؟ میتسو:عالیییی من:چان بوسیدتت چان بغلت کرده چان بهت شماره داده؟ میتسو:گزینه اخر من:بهت شماره داده بابا ایول شما از همه که جلو تر زدید میتسو:منظورت چیه؟ من:میگم که تو با چان بلاخره به هم میرسید ویکی و جیمین هم به هم میرسن لیان و شوگا هم با هم هلنا و جین هم که.یهو ویکی مث خر وحشی پرید روی من و دهنمو گرفت لیان هم از اون ور شروع کرد به زدن من میتسو هم هنگ نگاه من میکرد تو بهر جمله ی اول بود میتسو:منو چان به هم میرسیم؟ مگه داریم اخه؟من:خاثجسدشاخیکشدیاسمسوشئکسمنشحشتح ویکی:چی زر زر میکنی توووو لیان:به خدا اگه دوباره اسم منو و شوگا رو اوردی پارت میکنم . ویکی دستشو از رو دهنم برداشت من:بابا گفتم داشتید خفم میکردید پس چتونه شمااااا خفه شدم
مینا:ام واسه اولین بار اشکال نداره
جی بی:بازم ببخشید (امیلی)از بکهیون که دور شدم با چشم دنبال اون ویکیه کزخل گشتم اهاننن خوده بیشعورشههه من:هویییی توووو کثافتتتت عوضیییی راستشووو بگو چجوری مخ جیمینووو زدیییی ویکی:هانننن .هلن از اون طرف مث بز پرید سمتمون
هلن:بنالللل ببینممم چطور مخشو زدیییی؟؟ ویکی:بابا چه مخی چه کشکی اخهههه من برم مخ اون جیمینه بیشعور عوضیه لاشی رو بزنم که چی بشههه اخههه هلن:خو خوشگله که چی بشه چی میگه این وسط همه تو کف جیمینن ویکی:بره گم بشه عنتر حالم ازش بهم میخوره من:ای جان شما دوتا زوج میشدید خیلی رمانتیک میشدید ویکی:امیلی میکشمت لیان:چه خبره اینجا؟ هلن:هیچی ویکی میخواد امیلی رو بکشه همین.یه لبخند ملیح هم زد بعد حرف یهو جین اومد سمتمون جین:که میخواستی بری دستشویی ها؟ هلن:یا هفت تن بنگتن تو از کجا اومدی اخهههه جین:از من فرار میکنی من:چی شده؟ ویکی:مگه خره که از تو فرار کنه؟ لیان:.... جین:ما شرط بندی کردیم اون باخت و قرار شد تا اخر مصاحبه تو بغلم بمونه من:یا جین تو خیلی منحرفی لیان:خخخخخ تو بغلت اخهههه ویکی:خدایا منو محو کن هلن:یه لطفی بکن و منم بکش خدا جین:میای تا اخر جلسه تو بغلم میشینی بعدش هر کاری خواستی میکنی.دست هلنا رو کشید و بردش بعدش محو شدن دیگه ما دقت نکردیم کدوم گوری رفتن ویکی:خلاصه داشتم میگفتم جیمین خیلی عوضیه لیان:چرا خوبه که؟ ویکی:خوبهههه کجاش خوبه اون عوضی برای این که دختره رو دست به سر کنه منو بوسید تازه وقتی دختره هم رفت ولم نکرد من:حتما خوشمزه بوده بهش چسبیده ویکی:امیلی میزنم با دیوار یکی بشی هاااا.لیان زد زیر خنده لیان:وای خدا قیافت خیلی باحاله ویکی ویکی:الان تن رو با دیوار یکی میکنم هااا رو اعصاب نرین بچه هااا من:چشم چشم نخور ما رو میتسو:سلامممم لیان:سلام خوبی؟ میتسو:عالیییی من:چان بوسیدتت چان بغلت کرده چان بهت شماره داده؟ میتسو:گزینه اخر من:بهت شماره داده بابا ایول شما از همه که جلو تر زدید میتسو:منظورت چیه؟ من:میگم که تو با چان بلاخره به هم میرسید ویکی و جیمین هم به هم میرسن لیان و شوگا هم با هم هلنا و جین هم که.یهو ویکی مث خر وحشی پرید روی من و دهنمو گرفت لیان هم از اون ور شروع کرد به زدن من میتسو هم هنگ نگاه من میکرد تو بهر جمله ی اول بود میتسو:منو چان به هم میرسیم؟ مگه داریم اخه؟من:خاثجسدشاخیکشدیاسمسوشئکسمنشحشتح ویکی:چی زر زر میکنی توووو لیان:به خدا اگه دوباره اسم منو و شوگا رو اوردی پارت میکنم . ویکی دستشو از رو دهنم برداشت من:بابا گفتم داشتید خفم میکردید پس چتونه شمااااا خفه شدم
۱۳.۷k
۲۲ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.