-سلام,خوبی؟ کاش خوب باشی تا دلم قشنگ تر برات تنگ بشه. آخه
-سلام,خوبی؟ کاش خوب باشی تا دلم قشنگ تر برات تنگ بشه. آخه میدونی , اگه مطمئن باشم که حالت خوبه , دلم برا اون خنده های از ته دلت تنگ میشه. دلم لَک میزنه برا اون لبخندی که صورتت روخوشگل تر میکنه, دوست داشتنی تر و همینطور خواستنی تر!
اما اگه ناراحت باشی, اگه چشمای خوشگلت رو در حالی که اشک توشون جمع شده تصور کنم, داغون میشم.
میدونی! یه سری چیزا به خیلیا نمیاد. مثل همین گریه. تو نباید گریه کنی چون تو این حالت اصلا قشنگ نمیشی. بر خلاف اون چیزا بعضی چیزا هم هستن که خیلی به بعضیا میان. مثلا دلتنگی. دلتنگی شاید تنها اسمی باشه که متعلق به منه. اصلا میدونی بعضی وقتا حس میکنم که این حس برای من ساخته شده. فقط برای من!
اما...مگه منی هم مونده؟مگه گذاشتی منی هم بمونه؟
عزیزم!من محکومم!محکوم به اینکه یه وقتایی اونقدر دلم بذات تنگ بشه که حتی گریه هم حالمو خوب نکنه. زندگیم شده مثل یه دادگاه و تو هم اون قاضی ای هستی که منو به این دلتنگیا محکوم کرده. محکوم کرده به ناخواسته خواسته نشدن..!
فاصله هاهمه چیزو از بین بردن, کاش یه علاقه بی پایان هم باشه تا بخواد با این فاصله ها مبارزه کنه و برای همیشه بهشون پایان بده.
دوست دارم انقدر بهت فکر کنم که خوابم ببره. میخوام به دلم این اجازرو بدم که تا هر چقدر خواست برات تنگ بشه. کاش میشد!کاش میشد..!
کاشکی تو خوابم میدیدمت. بعضی وقتا که فاصله ها برای خفه کردنمون میان و دردامونو به بغض تبدیل میکنن, فقط خوابه که میتونه همه چیز رو پیدا کنه. اون حرفا, اون خاطره ها...
کاش میشد خوابید و برای یه مدت طولانی بیدار نشد. کاش یه شب که دلتنگی مثل یه کِرم به وجودم افتاده, به خوابم بیای تا بتونم یه دل سیر نگات کنم و بیدار نشم و بیدار نشم..
فقط یه چیزی!همیشه خوب باش. بالاخره یه شب که به خوابم میای :)
میخوام اون شب دلم قشنگ تر برات تنگ شه, گفته بودم که با لبخند قشنگ تری :)
Text by:#Afsane
اما اگه ناراحت باشی, اگه چشمای خوشگلت رو در حالی که اشک توشون جمع شده تصور کنم, داغون میشم.
میدونی! یه سری چیزا به خیلیا نمیاد. مثل همین گریه. تو نباید گریه کنی چون تو این حالت اصلا قشنگ نمیشی. بر خلاف اون چیزا بعضی چیزا هم هستن که خیلی به بعضیا میان. مثلا دلتنگی. دلتنگی شاید تنها اسمی باشه که متعلق به منه. اصلا میدونی بعضی وقتا حس میکنم که این حس برای من ساخته شده. فقط برای من!
اما...مگه منی هم مونده؟مگه گذاشتی منی هم بمونه؟
عزیزم!من محکومم!محکوم به اینکه یه وقتایی اونقدر دلم بذات تنگ بشه که حتی گریه هم حالمو خوب نکنه. زندگیم شده مثل یه دادگاه و تو هم اون قاضی ای هستی که منو به این دلتنگیا محکوم کرده. محکوم کرده به ناخواسته خواسته نشدن..!
فاصله هاهمه چیزو از بین بردن, کاش یه علاقه بی پایان هم باشه تا بخواد با این فاصله ها مبارزه کنه و برای همیشه بهشون پایان بده.
دوست دارم انقدر بهت فکر کنم که خوابم ببره. میخوام به دلم این اجازرو بدم که تا هر چقدر خواست برات تنگ بشه. کاش میشد!کاش میشد..!
کاشکی تو خوابم میدیدمت. بعضی وقتا که فاصله ها برای خفه کردنمون میان و دردامونو به بغض تبدیل میکنن, فقط خوابه که میتونه همه چیز رو پیدا کنه. اون حرفا, اون خاطره ها...
کاش میشد خوابید و برای یه مدت طولانی بیدار نشد. کاش یه شب که دلتنگی مثل یه کِرم به وجودم افتاده, به خوابم بیای تا بتونم یه دل سیر نگات کنم و بیدار نشم و بیدار نشم..
فقط یه چیزی!همیشه خوب باش. بالاخره یه شب که به خوابم میای :)
میخوام اون شب دلم قشنگ تر برات تنگ شه, گفته بودم که با لبخند قشنگ تری :)
Text by:#Afsane
۲۷.۹k
۲۰ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.