بزرگمهر حسین پور:
بزرگمهر حسینپور:
این تصویر بخشی از تاریخ این روزگار خواهد شد. تصویر خبرنگاری که با غرور و اعتماد بهنفس اسلحهی مردی را به تلویزیون نشان میدهد که آن مرد در چند قدمی دورتر... روی صندلیای...زیر پرچم جمهوری اسلامی مچاله شده...به ته خط خط رسیده...نشسته است. او همان مردی بود که روزگاری وزیر بوده...شهردار بوده و چنین خبرنگاری ساعتها باید در انتظار اجازهی ورود مینشسته تا با او سلامی بتواند کند. حالا با چابکی عجیبی در حال شمردن فشنگهای مرد خمیده است. این عکس جزیی از تاریخ خواهد شد... مردی که تمام عمر زیر پرچم جمهوری اسلامی با کمری راست خدمت کرده...حالا با کمری شکسته به دوربین خیره شده است. وای که شرح هایی شرحه شرحه بر این عکس میتوان نوشت... این عکس درد و رنجهایی فراوان با خود دارد. این لحظه را دردمندانه کشیدم تا بر لوح دلم درد این عکس را ثبت کرده باشم.
این تصویر بخشی از تاریخ این روزگار خواهد شد. تصویر خبرنگاری که با غرور و اعتماد بهنفس اسلحهی مردی را به تلویزیون نشان میدهد که آن مرد در چند قدمی دورتر... روی صندلیای...زیر پرچم جمهوری اسلامی مچاله شده...به ته خط خط رسیده...نشسته است. او همان مردی بود که روزگاری وزیر بوده...شهردار بوده و چنین خبرنگاری ساعتها باید در انتظار اجازهی ورود مینشسته تا با او سلامی بتواند کند. حالا با چابکی عجیبی در حال شمردن فشنگهای مرد خمیده است. این عکس جزیی از تاریخ خواهد شد... مردی که تمام عمر زیر پرچم جمهوری اسلامی با کمری راست خدمت کرده...حالا با کمری شکسته به دوربین خیره شده است. وای که شرح هایی شرحه شرحه بر این عکس میتوان نوشت... این عکس درد و رنجهایی فراوان با خود دارد. این لحظه را دردمندانه کشیدم تا بر لوح دلم درد این عکس را ثبت کرده باشم.
۳۱۲
۰۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.