اي حسين ، امروز نيز تو را تقديس مي کنم ، اما تقديسي عميق
اي حسين ، امروز نيز تو را تقديس مي کنم ، اما تقديسي عميق تر و پر شورتر که تا اعماق وجودم و تا آسمان روحم به تو عشق مي ورزد و تو را مي خواهد و تو را مي جويد .
اي حسين ، دردمندم ، دل شکسته ام ، و احساس مي کنم که جز تو و راه تو دارويي ديگر تسکين بخش قلب سوزانم نيست.
اي حسين ، من براي زنده ماندن تلاش نمي کنم ، از مرگ نمي هراسم ، به شهادت دل بسته ام ، و از همه چيز دست شسته ام ، ولي نمي توانم بپذيرم که ارزشهاي الهي و حتي قدرت انقلاب بازيچه سياستمداران و تجار ماده پرست شده است .
شهيدمصطفي چمران
اي حسين ،جملات مصطفي باتومرابه لرزه مي اندازد ومي ترسم.
اي حسين
من مي ترسم،وترس تمام وجود ناپاك وآلوده ام را فراگرفته است.
اي حسين ، دنيايي كه بندهاي اسارتش برگردنم كشيده شده است وصداي چمران وجودم گاه گاهي ازبين همهمه هاي دنياپرستانه ونفساني ام بلند مي شود.صدايي كه نسيم وصل عشق وشهادت ازآن به اعماق روحم احساس مي شود.
اما كدام شهادت،همان شهادتي كه انگار روز به روز تعلقات دنياي پست اورا ازما دورتر مي كندوزنجيرهاي نفساني آن احساس عميق ونزديك به ملكوت را تيره تر وغبارگرفته تر مي كنند.
اي حسين
من نيزاحساس مي كنم جز توراهي ديگر ندارم.راهي كه ازكوي شما مي گذرد بسيار نزديك تر وهموارتراست.وبه اندازه همان محبتي كه درقلب زنگارگرفته ام است بلكه بيشترازآن مرانظاره كن وبادست مهربانت دستم را بگير
اي حسين
صدايت رابابلندترين فريادها درونم بلند كن وطنين محبتت را برتمام احساس هست ونيستم بگستران.
تا،جزراه شما به هيچ راهي دل نبندم ورعشه هاي لرزاننده دنياي پست دلان ازوجودم رخت ببندد.
اي حسين،اي سالار شهيدان
اي حسين ، دردمندم ، دل شکسته ام ، و احساس مي کنم که جز تو و راه تو دارويي ديگر تسکين بخش قلب سوزانم نيست.
اي حسين ، من براي زنده ماندن تلاش نمي کنم ، از مرگ نمي هراسم ، به شهادت دل بسته ام ، و از همه چيز دست شسته ام ، ولي نمي توانم بپذيرم که ارزشهاي الهي و حتي قدرت انقلاب بازيچه سياستمداران و تجار ماده پرست شده است .
شهيدمصطفي چمران
اي حسين ،جملات مصطفي باتومرابه لرزه مي اندازد ومي ترسم.
اي حسين
من مي ترسم،وترس تمام وجود ناپاك وآلوده ام را فراگرفته است.
اي حسين ، دنيايي كه بندهاي اسارتش برگردنم كشيده شده است وصداي چمران وجودم گاه گاهي ازبين همهمه هاي دنياپرستانه ونفساني ام بلند مي شود.صدايي كه نسيم وصل عشق وشهادت ازآن به اعماق روحم احساس مي شود.
اما كدام شهادت،همان شهادتي كه انگار روز به روز تعلقات دنياي پست اورا ازما دورتر مي كندوزنجيرهاي نفساني آن احساس عميق ونزديك به ملكوت را تيره تر وغبارگرفته تر مي كنند.
اي حسين
من نيزاحساس مي كنم جز توراهي ديگر ندارم.راهي كه ازكوي شما مي گذرد بسيار نزديك تر وهموارتراست.وبه اندازه همان محبتي كه درقلب زنگارگرفته ام است بلكه بيشترازآن مرانظاره كن وبادست مهربانت دستم را بگير
اي حسين
صدايت رابابلندترين فريادها درونم بلند كن وطنين محبتت را برتمام احساس هست ونيستم بگستران.
تا،جزراه شما به هيچ راهي دل نبندم ورعشه هاي لرزاننده دنياي پست دلان ازوجودم رخت ببندد.
اي حسين،اي سالار شهيدان
۱۶۵
۱۹ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.