شیـر و رفقـاش نشسته بودن و مشروب میخوردن و خوش میگذروندن.
شیـر و رفقـاش نشسته بودن و مشروب میخوردن و خوش میگذروندن...
بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه:
آُه! اُه! ساعت 11 شده!
باید برم خانم خونه منتظره!
گاوه پوزخندی میزنه و میگه:
"زن ذلیلو نیگا !
ادعاتم میشه سلطان جنگلی ؟
شیر لبخند تلخی میزنه و میگه:
" توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو "
به سلامتی تمام خانمهای ایران
بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه:
آُه! اُه! ساعت 11 شده!
باید برم خانم خونه منتظره!
گاوه پوزخندی میزنه و میگه:
"زن ذلیلو نیگا !
ادعاتم میشه سلطان جنگلی ؟
شیر لبخند تلخی میزنه و میگه:
" توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو "
به سلامتی تمام خانمهای ایران
۱.۵k
۲۱ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.