📚 معرفی.کتاب: سیزدهمین قصه
📚 #معرفی.کتاب: سیزدهمین قصه
|نویسنده: داین سترفیلد | مترجم: نفیسه معتکف | انتشارات: نسل نواندیش | ژانر: معمایی |گروه سنی: بزرگسال | صفحه: حدود ۵۰۰
|درباره:
نویسنده ی معروفی به نام ویدا وینتر قصد داره آخر عمری داستان زندگیش رو برای زندگینامه نویسی به نام مارگارت لی (اگه اشتباه نکنم) شرح بده...داستان درباره ی دو قلو هاست...درباره ی شبح...درباره ی نیمی از وجودمون که ممکنه دیگه زنده نباشه یا زنده باشه اما...درباره ی تولد فوق العاده ی بچه ها
و اینکه هر فردی فکر میکنه تولدش یک معجزه بوده...یک اتفاق شگفت انگیز! ولی اشتباه میکنه!😉
جمله ی آخر از متن کتاب بود تقریبا!
ببخشید اگه چیزی از خلاصه نفهمیدین...چون خودمم نفهمیدم چطور خلاصش کنم...زندگی معمایی یک نویسنده ی معروف که از همه مخفی نگه داشته شده.
این کتاب مثل سایر کتاب های معمایی نیست که وسطش متوجه بشی داستان از چه قراره...از اونایی هم نیست که بخوای خط بعدش یا اتفاق بعدی رو حدس بزنی...کلا جوری نیست که بخوای جسارت پیش بینی کردن رو داشته باشی(خیلی واااو!)
شاید قهرمان واقعی همون شخصیت کمرنگ و خیلی فرعی باشه...! البته شاید...
خیلی کتاب شگفت انگیزیه😍 ...من شبا این کتاب رو میخوندم همش میرفتم تو کنج اتاقم مینشستم تا همه جارو زیر نظر داشته باشم و بعد از هر پاراگراف یه بسم الله و آیت الکرسی میخوندم😂 ...ولی ترسناک نیست من زیادی قوه تخیلم زیادیه😌
این کتاب نه چندان قطور رو دوست دارم از ذهنم پاک کنم باز از اول بشینم بخونمش...آخرشم درباره ی شخصیت اصلیش به نتیجه ی درستی نرسیدم...این کتاب چندین قهرمان داشت.
پ.ن: شما هم مادرتون تنگ ماهی رو بهتون نمیده یا فقط من آرزو هامو میریزم تو بطری ایستک؟!😅
البته تعدادشون خیلی بیشتر از اینهاست که تو یه بطری جا بشن...😌
#آسیمو #کتاب
#کتابخوانی
#نسل.نواندیش
#بطری
#آرزو
#رویا
#کتابخونه_الف
۴ مرداد ۱۳۹۸
|نویسنده: داین سترفیلد | مترجم: نفیسه معتکف | انتشارات: نسل نواندیش | ژانر: معمایی |گروه سنی: بزرگسال | صفحه: حدود ۵۰۰
|درباره:
نویسنده ی معروفی به نام ویدا وینتر قصد داره آخر عمری داستان زندگیش رو برای زندگینامه نویسی به نام مارگارت لی (اگه اشتباه نکنم) شرح بده...داستان درباره ی دو قلو هاست...درباره ی شبح...درباره ی نیمی از وجودمون که ممکنه دیگه زنده نباشه یا زنده باشه اما...درباره ی تولد فوق العاده ی بچه ها
و اینکه هر فردی فکر میکنه تولدش یک معجزه بوده...یک اتفاق شگفت انگیز! ولی اشتباه میکنه!😉
جمله ی آخر از متن کتاب بود تقریبا!
ببخشید اگه چیزی از خلاصه نفهمیدین...چون خودمم نفهمیدم چطور خلاصش کنم...زندگی معمایی یک نویسنده ی معروف که از همه مخفی نگه داشته شده.
این کتاب مثل سایر کتاب های معمایی نیست که وسطش متوجه بشی داستان از چه قراره...از اونایی هم نیست که بخوای خط بعدش یا اتفاق بعدی رو حدس بزنی...کلا جوری نیست که بخوای جسارت پیش بینی کردن رو داشته باشی(خیلی واااو!)
شاید قهرمان واقعی همون شخصیت کمرنگ و خیلی فرعی باشه...! البته شاید...
خیلی کتاب شگفت انگیزیه😍 ...من شبا این کتاب رو میخوندم همش میرفتم تو کنج اتاقم مینشستم تا همه جارو زیر نظر داشته باشم و بعد از هر پاراگراف یه بسم الله و آیت الکرسی میخوندم😂 ...ولی ترسناک نیست من زیادی قوه تخیلم زیادیه😌
این کتاب نه چندان قطور رو دوست دارم از ذهنم پاک کنم باز از اول بشینم بخونمش...آخرشم درباره ی شخصیت اصلیش به نتیجه ی درستی نرسیدم...این کتاب چندین قهرمان داشت.
پ.ن: شما هم مادرتون تنگ ماهی رو بهتون نمیده یا فقط من آرزو هامو میریزم تو بطری ایستک؟!😅
البته تعدادشون خیلی بیشتر از اینهاست که تو یه بطری جا بشن...😌
#آسیمو #کتاب
#کتابخوانی
#نسل.نواندیش
#بطری
#آرزو
#رویا
#کتابخونه_الف
۴ مرداد ۱۳۹۸
۷.۱k
۰۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.