.
.
دیدی یک زمانهایی کلی آدم دوروبرت میچرخند ولی تو سلول به سلول حس میکنی تنهایی؟!
میفهمی چه میخواهم بگویم خواننده؟!
میخواهم بگویم ازدردی به نام:
فقدان همدرد...
فقدان همزبان....
فقدان یک همدل...
میخواهم بگویم گاهی اوقات
نیازی به دعواهای از سر مصلحت نداری....
نیازی به نصایح سازنده نداری...
نیازی به مشاور و راهنما نداری..
فقط یکی را میخواهی...
که وقتی دستانت را دورت حلقه کرده ای و زار میزنی....
بنشیند کنارت...
بغلت کند...
و هم نوا با تو؛ زار بزند از غم چشمهایت....
دیدی یک زمانهایی کلی آدم دوروبرت میچرخند ولی تو سلول به سلول حس میکنی تنهایی؟!
میفهمی چه میخواهم بگویم خواننده؟!
میخواهم بگویم ازدردی به نام:
فقدان همدرد...
فقدان همزبان....
فقدان یک همدل...
میخواهم بگویم گاهی اوقات
نیازی به دعواهای از سر مصلحت نداری....
نیازی به نصایح سازنده نداری...
نیازی به مشاور و راهنما نداری..
فقط یکی را میخواهی...
که وقتی دستانت را دورت حلقه کرده ای و زار میزنی....
بنشیند کنارت...
بغلت کند...
و هم نوا با تو؛ زار بزند از غم چشمهایت....
۳۴۷
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.