دلم ڪمی گرفتہ است
دلم ڪمی گرفتہ است
شاید یڪ بندِ انگشت
نہ اینقدر ڪہ غمباد نمی شود…
دلم آنقدر گرفتہ است ڪہ اگر امڪان داشت
آگھی می ڪردم
بہ یڪ تو از جنسِ واقعیت
بیرون از شعر و شعار و مجازی…
و بیرون از خواب و خیال…
نیازمندیم
آنوقت تویی ڪہ در خواب و خیالم
عاشقانہ پرسہ می زنی…
در می زدی و
می آمدی و
من تمامِ آنچہ را ڪہ
در دفتر آرزوهایم نوشتہ ام و
پشتِ پنجره گذاشتہ ام تا شاید…
مرغ آمین رد شود و ببیند……
یڪجا در آغوش می ڪشیدم…… #دیدی
…فقط ڪمی دلم گرفتہ
…فقط یڪ بندِ انگشت
…همین……!
شاید یڪ بندِ انگشت
نہ اینقدر ڪہ غمباد نمی شود…
دلم آنقدر گرفتہ است ڪہ اگر امڪان داشت
آگھی می ڪردم
بہ یڪ تو از جنسِ واقعیت
بیرون از شعر و شعار و مجازی…
و بیرون از خواب و خیال…
نیازمندیم
آنوقت تویی ڪہ در خواب و خیالم
عاشقانہ پرسہ می زنی…
در می زدی و
می آمدی و
من تمامِ آنچہ را ڪہ
در دفتر آرزوهایم نوشتہ ام و
پشتِ پنجره گذاشتہ ام تا شاید…
مرغ آمین رد شود و ببیند……
یڪجا در آغوش می ڪشیدم…… #دیدی
…فقط ڪمی دلم گرفتہ
…فقط یڪ بندِ انگشت
…همین……!
۲.۷k
۲۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.