رفته بودیم ی جایی مهمونی
رفته بودیم ی جایی مهمونی
صاحب خونه ی دختر ملوس داشت،
3،4سالش بود ، دیــوار راستو می رفت بالا..!!
نازش کردم ، بوسیدمش و بهش با لحن
بچگونه گفتم :
خاله دون..چن سالته عجیـــجم؟؟؟
اسمتو بهم میگی خوججل خانوووم؟؟؟
چن ثانیه تو چشام نیگا کرد، بعدش گفت :
ای بابا خو مثه آدم بحرف ببینم چی میگی؟؟
من o_O
دختر بچه :|
صاحب خونه ی دختر ملوس داشت،
3،4سالش بود ، دیــوار راستو می رفت بالا..!!
نازش کردم ، بوسیدمش و بهش با لحن
بچگونه گفتم :
خاله دون..چن سالته عجیـــجم؟؟؟
اسمتو بهم میگی خوججل خانوووم؟؟؟
چن ثانیه تو چشام نیگا کرد، بعدش گفت :
ای بابا خو مثه آدم بحرف ببینم چی میگی؟؟
من o_O
دختر بچه :|
۲.۱k
۳۰ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.